Skip to main content

آقای کرمی شما تمام مسائل را

آقای کرمی شما تمام مسائل را
Anonymous

آقای کرمی شما تمام مسائل را با تبار ملتها مورد بررسی قرار می دهید شما بهتر از من می دانید تبار به آلمانی می شود راسّ و جهانبینی تباری می شود راسیسم، در واقع تمام مسائل را شما از بعد راسیسم بررسی می کنید، در ضمن اکثر ایرانی ها بعد از یاد گرفتن چند کلمه احوالپرسی بزبانهای خارجی تصور می کنند که خدای آن زبان هستند ، غافل از آنکه زبان هزاران ابعاد دارد، مثل بعد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فلسفی، فنی، حقوقی، قضائی، وووو صدها بعد دیگر که یاد گیری آنها و درک آنها بقول دوستمان برای یادگیری واقعی زبان آلمانی و درک آن حتمآ باید در آغوش مادر آلمانی باید شیرخورده باشی تا بتوانی تمام اصطلاحات آن را درک بکنی، می گفتند آیت الله خاتمی هم به زبانهای انگلیسی و آلمانی تسلط کامل دارد و دیدیم در سخنرانیش در اروپا به چه تته پته ائی افتاد و اکثر کتابهائی که در ایران ترجمه شده اند ترجمه واقعی نیستند

علی الخصوص کتابهای تاریخی، که مترجمان ذهنیت و آرزوهای خودشان را در قالب ترجمه گنجانده اند و اصلاّ قابل اعتماد نیستند، شما ترجمه کتاب مسخ کافکا توسط صادق هدایت را با ترجمه جدید آن مقایسه کنید گوشی دستتان می آید، و قطعاّ شما در سنین کودکی به آلمان نرفتید تا بتوانید بزبان آلمانی تسلط داشته باشید، چون کسی که در آلمان بزرگ شده باشد از کودکی به او مرز احترام به حقوق خود و مرز احترام به حقوق دیگران یاد داده می شود، ولی آنچیزی ما از شما در این سایت می بینم از نوشتارهای شما بوی دگنک بوی تحقیر دیگر ملنها بمشام می رسد، و کسانی که با کامنتشان برای شما تکبیر می فرستند شما در بالای ابرها پرواز کرده و خود را رئیس قبیله فارس احساس می کنید، بقول اژدر عزیز بحث با شما بی فایده است، ما از پدیده بیگ بنگ و فیزیک کوانتم حرف می زنیم شما به نیاکان ایرانی ها افتخار می کنید
و چنان از تمدن و بانیان حقوق بشر هخامنشی و کورش صحبت می کنند که آدمی تصور می کند که گویا کورش آدم جنتلمنی بوده که دندانهایش را با خمیر دندان کلگیت مسواک می زده و با معروفترین شامپو دوش می گرفته و برای زیر بغلش از خوشبوترین اسپری دئودورانت استفاده می کرده و سرش را با بورس و سشوار خشگ می کرده و کفش و تی شرت آدیداس می پوشیده، همیشه شیک و تر تمیز بوده و سوار ماشین کادیلاک می شده و در موقع کشور گشائی هم سر دشمنانش را با عطوفت می بریده است و آنها را با ماده بیهوش کننده و یا با شوک الکتریکی بیهوش می کرده تا در لحظه جان دادن غذاب نکشند، چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند، از خواب ایران باستان بیدار شوید، در زمان کورش ابتدائیترین ابزار زندگی هنوز اختراع نشده بود، نه نخ و سوزنی در کار بود و نه یخچالی بود و نه گاوداری و مرغداری و نانوائی و فروشگاه زنجیره ائی و نه لوله کشی گاز و آب و برق و تلفن و جاده و آسفالت در کار بود، امکان نگهداری غذا غیر ممکن بود، مردم بشکل گله ائی و درکی از قبیه بودن جماع با محارم را نداشتند و همانند حیواناتی نیمه وحشی که هر آنچیزی که بدستشان می رسید از علف و گوشت حیوان و انسان را بدندان می کشیدند، حتی در مسیر سفر برای تصرف سرزمینهای دیگر، سربازان ضعیفتر خوراک سربازان قویتر می شدند و سربازان مشکل جنسی همدیگر را حل می کردند و بعد از تصرف هم که جشن جنازه خوران راه می افتاد و به زنها و مردان جوان تجاوز کرده، پیرترها را می خوردند و جوانترها را برده می کردند، اصلاّ انگیزه سربازان برای تحمل سفر های طولانی و جنگ در واقع بدست آوردن غذای مکفی و خوردن گوشت دشمن و تجاوز به دشمن بود،