Skip to main content

از وقتی که مسئله داعش مطرح

از وقتی که مسئله داعش مطرح
آ. ائلیار

از وقتی که مسئله داعش مطرح شده در رابطه با «سیاست ترکیه با داعش و کرد» در تعدادی از کامنتهای آذربایجانی ها دو گونه
برخورد به موضوع صورت گرفته است:
1- برخیها از شکست کردها در کوبانی توسط داعش خوشحال بودند و سیاست ترکیه که اعلام نشده از داعش حمایت میکرد نیز مورد رضایت و علاقه و تأیید و در نهایت باز موجب خوشحالی شان بود. این «خوشحالی» اکنون با حملات هوایی به کرد ها در عراق به اوج خود رسیده است. روشن است که اگر «نیروی کردها» در سوریه-عراق-ترکیه-ایران توسط «داعش و ترکیه» نابود میشذ شادی صد چندان میشد.

2- برخورد دوم خواهان دفع جنگ داعش و قطع حمایت ترکیه از آن بود. و برصلح و دوستی و مبارزه ی مدنی بین جامعه ی «ترک و کرد» تأکید میکرد - و اکنون هم بازگشت به «آتش بس و مذاکره و مبارزه ی سیاسی» را توصیه کرده و درست میداند؛ و از «خون ریزی بین ترک و کرد» نه تنها شاد نیست بل شدیدا غمگین است.

-علت «غم» در برخورد دوم عملا دوری از «کشتار» است . تنها دفع کشتار داعش را مد نظر دارد تا خنثی سازی آن.
- علت «شادی» برخورد اول که عملا مدافع «کشتار» است ظاهرا « امنیت ترکیه و آذربایجان» است. و «امنیت» را حاصل کشتار می بیند. البته عملا.
اشکال دید اول : وابستگی به کشور دیگر

این دید امینتی آذربایجان را به ترکیه وصل میکند. در حالی که هر دولتی عملا «مدافع امنیت» خود است. ترکیه به خاطر امنیت آذربایجان نمی تواند حرکتی بکند. «امنیت یا عدم امنیت» آذربایجان اکنون به دست «دولت ایران» است. و ترکیه در این کار هیچ کاره است. اینکه « روزی و روزگاری آذربایجان بخواهد جدا شود گویا ترکیه مدافع امنیت ما خواهد بود» ؛ یک ایده ی «خیالی» ست که نه در وضعیت حاضر کاربرد دارد و نه در آینده میتواند به کارآید. دلیل اش آن است که اکنون حکومت ایران وجود دارد- فردا هم «معلوم نیست» . نه جدایی آذربایجان مطلق است و نه وجود سیاست «کمال-اردوغانی» در آینده. که چنین سیاستی وجود داشته باشد. از طرف دیگر به همسایه نمی توان امیدوار بود که آدم «بی شام» میماند. باید مشکل خود را شخصا و مستقل حل کرد. با «سیاست وابستگی» نمی توان ادعای «استقلال» نمود. استقلالی که با وابستگی حاصل شود بردگی ست. و کسانی که در این جهت
حرکت میکنند عملا وابسته اند.

اشکال دیگر اش : عملا حامی کشتار است. ممکن است در حرف دم از چیزهای دیگر بزند. وابستگی در سیاست کشتارگری هم میافریند. که طرفداران حرکت «کمال-اردوغانی» را به این موضع کشانده است.

چه کس و گروهی از کشتار و خون ریزی شادی میکند؟ و چرا؟ طرفداران «کمال-اردوغان» شادی کنندگان از کشتار اند. اما چرا؟ علت شادی از کشتار چیست.؟ احساس «قدرتمندی خیالی یا عینی جهت تسلط بر دیگری حتی با نابودی آن » یکی از علتهای مهم این شادی ست. که می تواند نه تنها فقط احساسات گذرا بل خصلتی « بیمارگونه و فاشیستی» باشد. اگر به حرکت مداومی تبدیل شود.
و به همراه با «لذت» فرا روید.
مانند « شادی و لذت لاجوردی-آندرس برینگ بریویک، کشتارگر گروهی در نروژ- دارزنندگان اعدامی ها- قضاتی که حکم اعدام صادرمیکنند» وو که با لذت و شادی و خیال آسوده مشغول زندگی اند.