Skip to main content

بهنام گرامی نوشته :«معمولا

بهنام گرامی نوشته :«معمولا
آ. ائلیار

بهنام گرامی نوشته :«معمولا شاعران هر منطقه‌ای به زبان رایج در آن منطقه شعر می‌سرودند.»
مسئله ی « نویسندگی یا سرایندگی» به یک زبان ممکن است به زبان محلی مربوط باشد و ممکن است نباشد. نوشتن یک شاعر یا نویسنده به یک یا چند زبان علتهای مختلف میتواند داشته باشد. که چه در گذشته و چه حالا چنین است.
1- در گذشته افراد با سواد انگشت شمار در دوره ی پیش از اسلام-بعد از اسلام معمولابا خانواده های «دینی و حاکمه» خویشاوندی داشتند که هنر نوشتن نیز در اختیار آنها بود.
2- زبان دین و دولت زبان دیوانی بود. از جمله زبان عربی و دری. روشنفکر نیز مجبور بود به زبان دیوانی بنویسد. منهای استثناها که به دلایلی به زبان غیر دیوانی ازجمله ترکی «چیزنوشته اند».
مردم عادی هر زبانی داشته اند از خواندن و نوشتن محروم بودند. و روشنفکر آن دوره هم به این فکر نبود که زبان مردم را که خواننده ندارد بکار گیرد.

کسانی هم که استنانا کرده اند دلایل خاصی داشته اند از جمله کاشغری که گفته- و یا نسیمی شاعر به خاطر ترویج مسایل حروفیه-مذهبی- به ترکی آذربایجان هم شعر نوشته.
برای تشخیص زبان مردم منطقه نمی توان از روی شعر شاعر به زبان منطقه حکم داد. چون این شعر میتواند زبان منطقه نباشد. و میتواند زبان منطقه نیز باشد بستگی به شرایط نویسنده دارد.
برای تشخیص زبان منطقه تحقیقات دیگری از جمله تاریخی- باستان شناسی- علتهای تولید کتابها به زبانهای مشخص و غیره لازم است تحقیق شود. یک شاعر یا نویسنده معمولا نه همیشه به «زبان دیوانی» چیز نوشته و سروده است. منهای استثناها.نه به زبان منطقه و محیط خود.