آنچه به نثر در ميان اين فرقه
آ. ائلیار
آنچه به نثر در ميان اين فرقه موجود است، تفسيرهاي كلامات و شأن نزولهاي آن است كه نيم قرن پيش شخصي موسوم به "پيرداوري" با عشق و علاقهي خاصي آنها را گردآوري كرده و دستنويسهاي خود را در بيش از ده مجلّد تكثير و ميان معتقدان توزيع كرده است. اين مجلدات به "تفاسير پيرداوري" معروف است.
رسالات متعدد ديگري از نوع مناقب و آدابنامهها در ميان فرق دهگانهي اهل الحق ايران، غاليان عراق و علويان تركيه، به صورت نسخ خطي موجود است. برخي از آنها در عراق و تركيه چاپ شده است. مانند "الشّبك" كه در عراق انتشار يافت و برخي از رسالههاي منسوب به شيخ صفي الدين كه پس از انتشار فرضيهي قارامجموعه از سوي ما در تهران، در تركيه چاپ شد.
*دربارهي اهميت فرضيهي قارامجموعه باز هم ميخواهيم از زبان شما بشنويم.
قارامجموعه كه خود جنابعالي متن تركي آن را به فارسي برگردانديد و چاپ كرديد، در شناخت طرائق صوفيه و باطنيان و اهل تناسخ و حلوليه كه از بطن اسلام برآمده و در ميان تركان گسترش يافتهاند، بسيار پراهميت است. در ميان تقريباً همهي شاخههاي علويان تركيه نسخههايي از مناقب شيخصفي الدين اردبيلي و رسالات منسوب به او، موجود است. صورت كهن مجموعهي آنها قارامجموعه ناميده شده و در دورهي صفويان بسيار گرامي بود. بخشي از آن بويوروق نام داشت. بخش بعدي را قيلاووز ميناميدند و پيش از هر دوي اين بخشها مناقب ميآوردند و در تاريخ آمده است كه شاهان و شاهزادگان صفوي هنگام عزم سفر، به تبرك مناقب را تلاوت ميكردند و از بويوروق اجزائي را ميخواندند و از روح شيخ صفي همت ميطلبيدند.
پس از انتشار قارامجموعه در ايران، در تركيه دو كتاب "شيخ بويروغو" و "مناقب الاسرار و بهت الاحرار" به عنوان اجزائي از آن كشف و چاپ شد. كتاب اخير در هفت باب است و در هر باب يكي از نصايح طريقتي شيخ صفي به بحث گذاشته ميشود.
بسياري از شاخههاي علويان تركيه، در واقع فرقههاي منسوب به شيخصفي هستند. تركان علوي آناتولو، كلمهي صفي را صافي Safi (با مدّ مقصور) تلفظ كردهاند، از اينرو در برخي از نسخ خطي متون آنان اين كلمه به صورت شيخ صافي وارد شده است و برخي را به اشتباه انداخته است كه او را شخص ديگري غير از شيخ صفي فرض كنند، در حالي كه چنين نيست. همهي اين فرقهها زندگي شيخ صفي و نيز شاه اسماعيل ختايي را در هالهاي از اسطورهها و افسانهها پوشاندهاند.
*به اسطورهها و افسانهها اشاره كرديد، آيا در ميراث مكتوب تركي از اين نوع آثار هم چيزي باقي مانده است.
بسيار زياد. بعضيها را ميشناسيد و معروف است مانند كتاب ددهقورقود، كوراوغلو، عاشق غريب و اصلي و كرم و غيره. برخي ديگر مانند سلجوقنامه متأسفانه شناخته نيست. اين مجموعهي بسيار عظيمي است كه مؤلف آن، اساطير آئيني تركان باستان را براساس الاوامر العلائيه اثر ابن بيبي و راحت الصدور راوندي با تكيه بر روايات شفاهي تركان جمعآوري كرده است. بخش نخست آن در تاريخ و حكايات اقوام اوغوز و بيست و چهار طايفهي آن است. اين كتاب عظيم در مادهي "ابن بيبي" در انسيكلويدي اسلام معرفي شده است. ديگران از روي همان معرفي به اين كتاب پرداختهاند. درخارج از ايران فقط بخشهايي از آن انتشار يافته است.
دركنار اين آثار اسطورهاي، از كتب مناقب و سير اسلامي هم بايد ياد كنم كه اغلب از متون عربي ترجمه شده است. مانند ترجمه سيرالنبي از ضرير ارزنـﮥ الرومي و شواهد النبوه از لامعي و معالم اليقين از باقي، درةالتاج از ويسي. بايد توجه كنيد كه اين غير از درةالتاج معروف فارسي اثر خواجه مسعود شيرازي است. درةالتاج تركي در مناقب و سير نبياكرم اسلام است.
در باب حكايتنگاري بايد عرض كنم كه اين نوع ادبي در تاريخ ادبيات تركي در دو شاخهي جداي از هم و مستقل پيدا شده است. شاخهي نخست عنايت به متون حكايتنگاري در فارسي و عربي داشت، اغلب ترجمه از مجموعههاي اين دو زبان است و يا به پيروي از آنها در تركي نگاشته شده است. كتابهايي نظير قيرخ وزير، كليله و دمنه، نوادر سهيلي، الفرج بعد الشّده، مين بير گئجه از اين قبيلاند. در اين متنها، نثر پردبدبه و سنگين است.
شاخهي دوم، حكايات و داستانهاي مردمي و بومي است كه از گذشتههاي بسيار دوري تغذيه ميشوند. تاريخ مكتوب شدن اين حكايات كه اغلب شفاهي بودند، برايمان روشن نيست. كهنترين نسخههاي خطي موجود مربوط به قرن يازدهم و گاه دهم هجري است. در ميان آنها كه تعدادشان قابل اعتنا هم است، داستانهاي كوراوغلو، عاشيق عباس، عاشيق كرم، عاشيق غريب، طاهر و زهره بسيار معروفترند ....
قارامجموعه كه خود جنابعالي متن تركي آن را به فارسي برگردانديد و چاپ كرديد، در شناخت طرائق صوفيه و باطنيان و اهل تناسخ و حلوليه كه از بطن اسلام برآمده و در ميان تركان گسترش يافتهاند، بسيار پراهميت است. در ميان تقريباً همهي شاخههاي علويان تركيه نسخههايي از مناقب شيخصفي الدين اردبيلي و رسالات منسوب به او، موجود است. صورت كهن مجموعهي آنها قارامجموعه ناميده شده و در دورهي صفويان بسيار گرامي بود. بخشي از آن بويوروق نام داشت. بخش بعدي را قيلاووز ميناميدند و پيش از هر دوي اين بخشها مناقب ميآوردند و در تاريخ آمده است كه شاهان و شاهزادگان صفوي هنگام عزم سفر، به تبرك مناقب را تلاوت ميكردند و از بويوروق اجزائي را ميخواندند و از روح شيخ صفي همت ميطلبيدند.
پس از انتشار قارامجموعه در ايران، در تركيه دو كتاب "شيخ بويروغو" و "مناقب الاسرار و بهت الاحرار" به عنوان اجزائي از آن كشف و چاپ شد. كتاب اخير در هفت باب است و در هر باب يكي از نصايح طريقتي شيخ صفي به بحث گذاشته ميشود.
بسياري از شاخههاي علويان تركيه، در واقع فرقههاي منسوب به شيخصفي هستند. تركان علوي آناتولو، كلمهي صفي را صافي Safi (با مدّ مقصور) تلفظ كردهاند، از اينرو در برخي از نسخ خطي متون آنان اين كلمه به صورت شيخ صافي وارد شده است و برخي را به اشتباه انداخته است كه او را شخص ديگري غير از شيخ صفي فرض كنند، در حالي كه چنين نيست. همهي اين فرقهها زندگي شيخ صفي و نيز شاه اسماعيل ختايي را در هالهاي از اسطورهها و افسانهها پوشاندهاند.
*به اسطورهها و افسانهها اشاره كرديد، آيا در ميراث مكتوب تركي از اين نوع آثار هم چيزي باقي مانده است.
بسيار زياد. بعضيها را ميشناسيد و معروف است مانند كتاب ددهقورقود، كوراوغلو، عاشق غريب و اصلي و كرم و غيره. برخي ديگر مانند سلجوقنامه متأسفانه شناخته نيست. اين مجموعهي بسيار عظيمي است كه مؤلف آن، اساطير آئيني تركان باستان را براساس الاوامر العلائيه اثر ابن بيبي و راحت الصدور راوندي با تكيه بر روايات شفاهي تركان جمعآوري كرده است. بخش نخست آن در تاريخ و حكايات اقوام اوغوز و بيست و چهار طايفهي آن است. اين كتاب عظيم در مادهي "ابن بيبي" در انسيكلويدي اسلام معرفي شده است. ديگران از روي همان معرفي به اين كتاب پرداختهاند. درخارج از ايران فقط بخشهايي از آن انتشار يافته است.
دركنار اين آثار اسطورهاي، از كتب مناقب و سير اسلامي هم بايد ياد كنم كه اغلب از متون عربي ترجمه شده است. مانند ترجمه سيرالنبي از ضرير ارزنـﮥ الرومي و شواهد النبوه از لامعي و معالم اليقين از باقي، درةالتاج از ويسي. بايد توجه كنيد كه اين غير از درةالتاج معروف فارسي اثر خواجه مسعود شيرازي است. درةالتاج تركي در مناقب و سير نبياكرم اسلام است.
در باب حكايتنگاري بايد عرض كنم كه اين نوع ادبي در تاريخ ادبيات تركي در دو شاخهي جداي از هم و مستقل پيدا شده است. شاخهي نخست عنايت به متون حكايتنگاري در فارسي و عربي داشت، اغلب ترجمه از مجموعههاي اين دو زبان است و يا به پيروي از آنها در تركي نگاشته شده است. كتابهايي نظير قيرخ وزير، كليله و دمنه، نوادر سهيلي، الفرج بعد الشّده، مين بير گئجه از اين قبيلاند. در اين متنها، نثر پردبدبه و سنگين است.
شاخهي دوم، حكايات و داستانهاي مردمي و بومي است كه از گذشتههاي بسيار دوري تغذيه ميشوند. تاريخ مكتوب شدن اين حكايات كه اغلب شفاهي بودند، برايمان روشن نيست. كهنترين نسخههاي خطي موجود مربوط به قرن يازدهم و گاه دهم هجري است. در ميان آنها كه تعدادشان قابل اعتنا هم است، داستانهاي كوراوغلو، عاشيق عباس، عاشيق كرم، عاشيق غريب، طاهر و زهره بسيار معروفترند ....