Skip to main content

*اين همه اثر منثور تركي كه

*اين همه اثر منثور تركي كه
آ. ائلیار

*اين همه اثر منثور تركي كه واقعا ما از آن‌ها بي‌خبريم. لطفاً به آثار منظوم تركي هم اشاره‌اي بفرمائيد.
در سخن از آثار منظوم تركي كه صبغه‌ي ديني بر ديگر جهات آن‌ها مي‌چربد، بايد نخست از "قوتادغو بيليغ" يا "سعادت‌نامه" ياد كنم كه در سده‌ي پنجم هجري از سوي يوسف خاص حاجب يكي از تلامذه‌ي ابوعلي‌سينا در شش هزار و اندي بيت در بحر متقارب سروده شده است.
قوتادغو بيليغ، در اصل يك پندنامه‌ي اسلامي است. در اين اثر كفار، دشمنان دين و ابليس، دزد ايمان ناميده مي‌شوند. به تقليد از اين كتاب، بعدها در ادبيات فارسي چندين پندنامه، نصيحت‌المولك، سياست‌نامه و غيره به نثر و نظم تأليف شد. اين كتاب هم، در ايران ناشناخته مانده است. من بخش‌هايي از آن را در برگزيده‌ي متون نظم تركي وارد كرده‌ام.

كتاب عتبت‌الحقايق هم در محافل دانشگاهي ايران ناشناخته است. اين كتاب، در وزن متقارب سروده شده است. متعلق به قرن ششم هجري است. حاوي بيست قصيده و غزل و 101 دو بيتي است. در واقع يكي مجموعه‌ي ديني و اخلاقي است و هسته‌ي اصلي آن شرح منظوم احاديث نبوي است.
اديب احمد، فرد ناشناخته‌اي نيست. اميرعليشيرنوايي در مجالس‌النفايس او را بسيار مي‌ستايد و ديگر تذكره‌نگاران هم همين‌طور.
مجموعه‌ي منظوم ديوان حكمت از خواجه احمديسوي نيز مربوط به همين دوران است. اواخر قرن پنجم و اوايل قرن ششم هجري. او بنيانگذار طريقت يسويه است. گويند كه در 63 سالگي گور خود را كند و به احترام آن كه پيغمبر گرامي ما نيز در 63 سالگي رحلت فرموده، به گور خود رفت و خفت. خواجه احمديسوي يكي از نخستين متصوفان دوران ساز جهان ترك است. اشعار ديوان حكمت هنوز نيز در ميان فرق و طوايف گوناگون درويش با شور و جذبه‌ي خاص مذهبي در آهنگ طنبور خوانده مي‌شود.
مربوط به همين دوارن، منظومه‌هايي در شرح احسن‌القصص قرآني برجاي مانده كه برخي‌ها آن را قصه‌ی یوسف نام داده‌اند و شاعرش را علی خوارزمی نامیده‌اند. این اثر منظوم به شیوه‌ی ترکی آذری سروده‌شده است. كه من آن را به صورت تطبيقي با يوسف و زليخاي منسوب به فردوسي كار كرده‌ام و در سال 1364 انتشار دادم. در زبان ترکی آذری منظومه‌ی دیگری با عنوان چرخ‌نامه داریم از خواجه احمد فقیه، معاصر و معاشر مولوی رومی در قونیه. موضوع چرخ‌نامه که یک اثر اخلاقی و صوفیانه است، مطالبی مانند فانی بودن جهان، محتوم بودن زوال هر چیز، ترس از روز قیامت، تواضع و غیره است.
در مناقب العارفین افلاکی آمده است که وی پیش سلطان العلما بهاء‌الدین پدر مولوی تلمذ کرده بود.
باز، در همین قرن هفتم شاعری به نام شیاد حمزه داریم، وی درویشی بوده است که سرزمین آذربایجان و آسیای صغیر را ده به ده می‌گشته است و در هر آبادی ایامی را سپری می‌کرده و برای مردم اشعار و مناقب طریقتی می‌خوانده است. از او یک مثنوی یوسف و زلیخا در بحر رمل و دیوانی حاوی اشعار عرفانی برجای مانده است.
در همین قرن مولانا خود نیز به زبان ترکی خراسانی اشعاری از خود برجای گذاشته است. من دیوان ترکی وی را اخیراً انتشار داده‌ام. دیوان ترکی او از نخستین آثار منظوم دوره‌ی اسلامی در آسیای صغیر به شمار می‌رود. دیوان پسرش سلطان ولد پر حجم‌تر است. سلطان‌ولد علاوه بر ديوان غزليات در کتاب‌هاي رباب نامه، ابتدا نامه، انتها نامه، آثار شیوایی به ترکی از خود برجای گذاشته است.
محبت نامه‌ی خوارزمی نیز به ترکی خراسانی در همین قرن سروده شده است. کتابی است شبیه گلشن‌راز شیخ محمود شبستری. در همین قرن، کمال خجندی شاعر مدفون در تبریز، مثنوی معروف به لطافت نامه را در اقتفای این اثر سروده است. در قرن هفتم در تبریز مثنوی بلند ورقا و ‌گلشاه در شش مجلس سروده شد. به ناظم این مثنوی مقتل‌حسین نیز منسوب است که تاکنون یافت نشده است. ورقا و گلشاه بارها در خارج از ایران چاپ شده است. بعدها در قرن هشتم یوسف مداح و در قرن یازدهم، مسیحی تبریزی نیز ورقا و گلشاه سرودند.
در قرن هشتم غازی برهان‌الدین ظهور کرد. گرچه لقب او را "قاضی" هم می‌نویسند، اما به دلیل جنگ‌های طولانی که با کفار داشته، "غازی" لقب گرفته است. از وی به عربی دو کتاب ترجیح‌التوضیح و اکسیرالسعادات و به ترکی دیوان حجیمی حاوی نوعی شعر ترکی که به آن تویوق گفته می‌شود برجای مانده است.
با گسترش تشیع در ایران تا دوران حاضر نیز کتب بسیاری با محوریت شیعه نگاشته شده و به دست ما رسیده است. این وضعیت از دوره‌ي صفویه شروع می‌شود و تا دوران معاصر ادامه دارد. در دوره صفویه با توجه به رسمیت یافتن مذهب تشیع، و اهمیت و جایگاه شیخ صفی‌الدین اردبیلی، یک جهش و حرکت عمیق دینی در ایران ایجاد شد.