برای پی بردن به این واقعیت کافی است سری به کتابخانههای معتبر کشور بزنید تا با انبوه کتب دینی شیعی مواجه شوید.
درباره شاعران، قمری دربندی، دخیل مراغهای که مقتلی مفصل در هفت جلد به نظم و نثر دارد، نظامالدین محمد توفارقانی، سید فتاح مراغهای (درگذشته به سال 1275)، صراف (متولد 1271 قمری)، حاجی خداوئردی خویی، آصف (داماد فتحعلیشاه)، عشیقی (پسر عباس میرزا) و خاکی کرمانی (اصالتاً اهل کرمان ولی ساکن باکو) در دوره قدیم و راجی، دلسوز، پرغم، حقیر خویی، ذهني، ذهنيزاده، منزوی، بیضای اردبیلی، یحیوی و سعدیزمان از شاعران مرثیهسرای متأخرتر هستند. اینها تنها تعدادی از شاعرانی هستند که ذوق شعری خود را وقف ادبیات دینی و عاشورایی کردهاند.
شاه اسماعیل ختایی بنیانگذار سلسله صفوی و یکی ارکان شعر ترکی است. شاه اسماعیل شعرهای بسیار زیادی در مدح معصومین (ع) دارد.
عبدالله حبيبي ملك الشعراء دربار او، در تبريز چهارصد شاعر تركيسرا را رهبري ميكرد. وي قبل از پيروزي صفويه در دربار آققويونلوها هم همين سمت را داشت. آثار خلق شده به زبان تركي در عهد اوزون حسن بسيار زيادتر است.
مولانا محمد فضولی نیز در بغداد و در طایفهای از ترکان بیات که ساکن عراق بودند، متولد شد. او یک مقتل به نام «حدیقهالسعدا» نوشته است. فضولی به سه زبان ترکی، فارسی و عربی شعر میگفت.
ما، در صحبت از آثار مکتوب شیعی در زبان ترکی، نمیتوانیم اهمیت و اعتبار کتاب بسیار عزیز حدیقـﮥالسعدا را نادیده بگیریم. این کتاب، در واقع آئینهای از روایتهای مذهبی به نثر است که در هر فصل منتج به نوعی نوحهخوانی منظوم میشود و حاوی اشکال ابتدایی روضهخوانی مألوف ترکی است. شیوهی نگارش در بیان و تنسیق کلام، حاکی از آن است که فضولی در تصنیف آن به بسیاری از کتب تعزیهای ترکی که نام آنها بر ما مجهول است و به دست ما نرسیده است، مراجعه داشته است. بیگمان نمیتوان آن را نخستین کتاب تعزیهای دانست. فعلاً ما از کتاب تعزیهای منظوم موسوم به شهدانامه سراغ داریم که تقریباً هم زمان با فضولی سروده شده است و یگانه نسخهی خطی آن در مخزن نسخ خطی در باکو نگهداری میشود و تاکنون چاپ نشده است.
ما خبر داریم که در روزگار حکومت سیصد سالهی سلجوقیان، راه افتادن دستههای عزاداری در ماه محرم و سینهزدن و زنجیر زدن و سنج کوبی و حمل نشانها و علمهایی شبیه جنگافراز، در ایران میان شیعیان عمومی شده بود و نمونههایی از هم آوازی و همسراییها به زبان ترکی در دست داریم. به نخستین نمونههای تعزیهخوانی ترکی دورهياسلامی در دیوان لغات الترک اثر شیخ محمود کاشغری نیز برمیخوریم. این کتاب در هشت بخش به عربی نوشته شده است و بار محتوایی با تفرعات پر شاخهای دارد. در این کتاب به نمونههای نظم و نثر فروانی ترکی از شعر پژوهی تا فولکلورشناسی، از فن اشتقاق تا فرهنگ املایی، از اسطور پژوهی تا تاریخنگاری، از دین پژوهی تا نقل حماسههای دینی و دهها موضوع مختلف میتوان برخورد. ترجمههای فارسی آن را من در سال 82 به چاپ سپردم.
به هر حال، فضولی تربهدار بارگاه حضرت سیدالشهدا در کربلا بود و در همانجا دفن شده است. بنده بعد از انقلاب اسلامی توانستم آثار ترکی او را در کنار کتابهای فارسی و عربی وی با تصحیح انتقادی انتشار دهم. اما هنوز کار زیاد است.
از آثار منثور مهم میتوان به تذکرههایی که به برای عرفا نوشته شده اشاره کرد از جمله تذکره شیخ صفیالدین اردبیلی اشاره کرد که آن را هم شما در سال گذشته انتشار داديد.
هماکنون صدها نسخهي خطی عرفانی و ادبی مهم به ترکی آذری در کتابخانههای شهرهایی مانند باکو، عشقآباد و تاشکند وجود دارد کسی در هفتاد سال اخیر به فکر احیای آنها نبوده است.
* تااکنون کدام نسخ خطی دینی به تصحیح رسیده است؟
متأسفانه این مسأله در ایران تا حدودی منتفی است. چون هیچ نهاد دولتی و مردمی به طور جدی نسخ خطی ترکی ایران را بازشناسی نکرده و روی آنها کار علمی انجام نداده است. یعنی هیچ مرکز علمی در این زمینه در ایران وجود ندارد.ولی افرادی بوده و هستند که به صورت انفرادی و از سر درد و علاقه، خودشان دست به کار شدند و بعضی دیوانها و کتب را تصحیح و منتشر کردهاند.سیاست ترکیزدایی، عربیزدایی و اسلامستیزی جزو خاصیت رژیم شاه بود. بعد از انقلاب الحمدلله این سیاست برداشته شد اما هنوز نهادی که متولی این کار باشد نداریم. البته دواوین شاعران آیینی شیعی از این لحاظ مستثنی هستند و هماکنون دیوان شاعران در دوره معاصر به وفور به چاپ میرسد.