جناب صوفی زاده
Anonymous
جناب صوفی زاده
شما بر چه اساسی کردها را دارای ملیتی جدای از ملیت ایرانی می دانید.فقط خواهشمندم در توضیحات خود مرز و جدایی حکومت هایی چون پهلوی و رژم جمهوری اسلامی را با ملت ایران در نظر داشته باشید.کردهای ایران با داشتن اشتراکات ریشه ای فرهنگی با دیگر اقوام ایرانی و صرف نظر از سرسپردگی به قانون اساسی(قانون اساسی ج.ا موردپذیریش هیچیک از اقوام ایرانی نیست) با نظرداشت حفظ منافع ملی، و از نظر جغرافیایی سیاسی در کنار دیگر اقوام ایران، جزء ملت ایران محسوب می گردند یا نه؟
کردهای عراق و سوریه و ترکیه که بنابر جبر تاریخ از ایران جدا شدند، آیا دارای فرهنگ مشترک هستند یا نه؟ و بازهم آیا این سه اقلیم اشتراک فرهنگی با کردهای ایران و دیگر اقوام ایرانی دارند یا نه؟
کردهای سه اقلیم عراق و سوریه و ترکیه هیچ اشتراک فرهنگی با مردمان ترک و عرب آن کشورها نداشته و نیاز به توضیه ندارد که قانون اساسی آن کشورها را بالجبار پذیرفتند و هیچ سرسپردگی ندارن با توجه به جغرافیای سیاسی مناطق آنان ملیت آن کشور هارا به زور پذیرفته و خود را جز ملت ترک و عراق وسوریه محسوب نمی کنندچراکه گاه زمزمه های استقلال از آن کشورهای ذکر شده بگوش می رسد.
حال با این تفاسیر بدور از سفسطه بازی اگر ملت مجموعه ی اقوام دارای فرهنگ مشترک،جغرافیای سیاسی مشترک(نزدیک به هم) و منافع ملی مشترک هستد، چگونه این اقوام تبدیل به ملت می شوند.اگر سیاسیون و حزبیون که قابل کتمان نیست جلوتر از خواست و حفظ حریم منافع ملی ! بدنبال جذب و کسب و حافظ منافع برای گروه و حزب خود هستند می خواهند با توصل به کنوانسیون و منشور حقوق بشر سازمان ملل و برای استقلال سرزمینی ملت سازی کنند فراموش نکنیم که آن نوشته ها اولا آب به لانه ی مورچه بود در زمان متلاشی کردن امپراتوری ترکیه عثمانی و و مستعمرات بریتانیا و فرانسه و تقویت این بند منشور از طرف غرب در زمان جنگ سرد با شوروی و اکنون نیز از طرف همگی آنان برای تکه و پاره کردن خاورمیان به منطق کوچکتر تا هریک از این قدرت ها حیاط خلوتی برای خود و منطقه ی نفوذ بیشتر ی داشته باشند.
امیدوارم فورا برچسب محافظ کار یا پان فارس یا پان ایرانیسم را اطلاق نفرمائید.به ایدئولوژی هایی ازقبیل جهان شمول و جهان وطنی و امت گرایی هیچ اعتقادی نداریم.ملت گرا هستیم و میهن پرست، معتقد به اصول انسانیت و تلاش می کنیم برای زندگی شاد وپر از امید برای همه ی فرزندان اقوام ایرانی .
خائنین به ملت و میهن راانیرانی میدانیم و سیاهپوست آفریقایی و زردپوست ژاپنی را چنانچه فرهنگ ایرانی را پذیرفته وآئین ریشه ای نوین ایران(قانون اساسی) فردای ایران را بپذیرد و عمل نماید، ایرانی می دانیم.نژاد پرست نیستیم ولی به نیا کانمان که از تیره ی آریایی با قدمت تاریخی حدود سیزده هزار سال سکونت در فلات ایران دارند ، احترام می گذاریم.به حق مدیریت فرهنگی و سیاسی و اقتصادی و اجتماعی توسط اقوام ایرانی احترام گذاشته و برای پیروزی و بهروزی ملت ایران در مسیر اتحاد تمامی اقوام ایرانی و همبستگی نمایندگان واقعی اقوام در اتحادیه ی میهنی باور داریم و تلاش می کنیم.خواهان دموکراسی برای ایران هستیم البته نه ازنوع سرقت شده ی یونانیش از ایران و نوع تحریف شده ی غربی آن که لیبرالیسم غربیست بلکه ازنوع دموکراسی واقعی ایرانی همچنانکه در زمان پادشاهی داریوش بزرگ بود.سلطنت طلب نیستیم و به پادشاهی موروثی اعتقادی نداریم. مارا ناسیونالیسم ایرانی می دانند ، و با آن زاویه ای نداریم
حال با این تفاسیر بدور از سفسطه بازی اگر ملت مجموعه ی اقوام دارای فرهنگ مشترک،جغرافیای سیاسی مشترک(نزدیک به هم) و منافع ملی مشترک هستد، چگونه این اقوام تبدیل به ملت می شوند.اگر سیاسیون و حزبیون که قابل کتمان نیست جلوتر از خواست و حفظ حریم منافع ملی ! بدنبال جذب و کسب و حافظ منافع برای گروه و حزب خود هستند می خواهند با توصل به کنوانسیون و منشور حقوق بشر سازمان ملل و برای استقلال سرزمینی ملت سازی کنند فراموش نکنیم که آن نوشته ها اولا آب به لانه ی مورچه بود در زمان متلاشی کردن امپراتوری ترکیه عثمانی و و مستعمرات بریتانیا و فرانسه و تقویت این بند منشور از طرف غرب در زمان جنگ سرد با شوروی و اکنون نیز از طرف همگی آنان برای تکه و پاره کردن خاورمیان به منطق کوچکتر تا هریک از این قدرت ها حیاط خلوتی برای خود و منطقه ی نفوذ بیشتر ی داشته باشند.
امیدوارم فورا برچسب محافظ کار یا پان فارس یا پان ایرانیسم را اطلاق نفرمائید.به ایدئولوژی هایی ازقبیل جهان شمول و جهان وطنی و امت گرایی هیچ اعتقادی نداریم.ملت گرا هستیم و میهن پرست، معتقد به اصول انسانیت و تلاش می کنیم برای زندگی شاد وپر از امید برای همه ی فرزندان اقوام ایرانی .
خائنین به ملت و میهن راانیرانی میدانیم و سیاهپوست آفریقایی و زردپوست ژاپنی را چنانچه فرهنگ ایرانی را پذیرفته وآئین ریشه ای نوین ایران(قانون اساسی) فردای ایران را بپذیرد و عمل نماید، ایرانی می دانیم.نژاد پرست نیستیم ولی به نیا کانمان که از تیره ی آریایی با قدمت تاریخی حدود سیزده هزار سال سکونت در فلات ایران دارند ، احترام می گذاریم.به حق مدیریت فرهنگی و سیاسی و اقتصادی و اجتماعی توسط اقوام ایرانی احترام گذاشته و برای پیروزی و بهروزی ملت ایران در مسیر اتحاد تمامی اقوام ایرانی و همبستگی نمایندگان واقعی اقوام در اتحادیه ی میهنی باور داریم و تلاش می کنیم.خواهان دموکراسی برای ایران هستیم البته نه ازنوع سرقت شده ی یونانیش از ایران و نوع تحریف شده ی غربی آن که لیبرالیسم غربیست بلکه ازنوع دموکراسی واقعی ایرانی همچنانکه در زمان پادشاهی داریوش بزرگ بود.سلطنت طلب نیستیم و به پادشاهی موروثی اعتقادی نداریم. مارا ناسیونالیسم ایرانی می دانند ، و با آن زاویه ای نداریم