Skip to main content

جناب بهنام شما میگوئیید : "

جناب بهنام شما میگوئیید : "
Anonymous

جناب بهنام شما میگوئیید : " از طرف دیگر آقای راشدی این حکم را می‌دهند که "چرا که وقتی اثری در منطقه¬‌ای به صورت مکتوب به زبان مردم آن منطقه در می¬آید نشان می¬دهد صدها, شاید هم هزارها سال جلوتر, آن زبان, زبان عمومی و شفاهی مردم آن منطقه بوده است!" البته این دلیل آقای راشدی در مورد زبان ترکی می تواند درست باشد اما در مورد زبان فارسی نه ! چرا نمی تواند ؟ برای اینکه زبان مرسوم شعر در آن زمان فارسی بوده و کسانیکه حتی زبان مادریشان فارسی نبوده به فارسی شعر می سرودند ، حتی سعدی و حافظ شناسان معتقدند زبان مادری سعدی و حافظ فارسی نبوده بلکه پهلوی بوده و ابیاتی هم به زبان محلی خود سروده اند اما فارسی را در مکتبخانه یاد گرفته و اشعار خودرا به این زبان سروده اند . حتی گفته می شود سعدی دیوانی هم به زبان پهلوی داشته

ولی هنوز بدست نیامده است و شاید روزی پیدا شود . حافظ هم ابیاتی به زبان مردم شیراز داشته که متفاوت از فارسی ات مثل : " به پی ماجان غرامت بسپریمن == عزت یک وی روشتی از امادی " این بیت زبان عمومی و مردم عادی شیراز در زمان سعدی و حافظ بوده اما آنها کتاب خودرا به این زبان ننوشته اند و به فارسی که زبان شعر مرسوم آن زبان بوده نوشته اند . اما کسانیکه به ترکی شعر سروده و یا نثری نوشته اند نه بخاطر مرسوم بودن زبان شعر به ترکی بلکه به خاطر علاقه به زبان مادری خود این آثار را آفریده اند و طبعا زبان مردم آن منطقه در آن زمان ترکی بوده است . همین الان هم این قاعده در ایران حاکم است زبان رسمی ایران در مدارس و ادارات و دانشگاهها فارسی است ترکهای زیادی هستند به فارسی شعر میگویند و نثر می نویسند مثل آقای راشدی و بسیاری دیگر. اما کسانیکه در ایران به ترکی شعر میگویند و یا نثر می نویسند بدون استثنا ترک هستند و از مناطقی که زبان مادریشان ترکی بوده برخاسته اند . در گذشته نیز همین وضعیت حاکم بوده . دانشمندان بسیاری به عربی نوشته اند که عرب نبوده اند و شعرای بسیاری که به فارسی شعر سروده اند که فارس نبوده اند ولی اگر در گذشته کسانی غیر از این دو زبان به زبان دیگری مثل ترکی ، لری ، کردی ، گیلکی و غیره اثر آفریده اند مسلما آن زبان زبان گفتاری و عمومی آن منطقه بوده است .