Skip to main content

آقای علی رضا نوری زاده! که

آقای علی رضا نوری زاده! که
Anonymous

آقای علی رضا نوری زاده! که بنظر میرسد، ازمسائل پشت پرده، و آش هائی که برای فردای ایران از طریق دستان مرموز و دول غربی پخته میشود، بطورمستقیم، و یا بصورت تجربی وقوف دارد، تنها غم ایشان، در این مقاله یک چیز است. مبادا بعد از برچیده شدن رژیم منفوراسلامی نسیم آزادی و دمکراسی در جغرافیای موسوم درایران به وزد، و خلقها و ملل محکوم و سرکوب شده ایران به خواست و حقوق ملی ـ مدنی، فرهنگی ـ زبانی، و حقوق برابر و آزادیهای سیاسی، و حق تعیین سرنوشت خود برسند. زیرا همانطورکه از طرز تفکرایشان آگاه هستیم، تقسیم قدرت درایران، پایه های حکومت قدرت مداران و دیکتاتورهای تمرکز گرا را سست میکند، و به آنان اجازه سرکوب مردم را نمیدهد، که با تعطیل کردن مطبوعات و اعمال زندان و شکنجه و اعدامهای تسلسلسی زهر چشم مردم را بگیرند، و دومرتبه تحت شعار تمامیت ارضی، ملل جغرافیای جهنم ایران را بخاک و خون بکشند، سرمایه های

نقدی و درآمد و ثروت مملکت را از طریق کانالهای مافبائی بحسابهای شخصی خود بریزند، و دوباره با نشاندن گاو آهن و خیش برگرده 80.000.000 انسان، سوارشان بشوند. مضمون انشای فوق که گویا با زبردستی و ظریف کاریهای مخصوص بخود، سه گزینه حکومتی پس از مرگ سید علی ترسیم میکند، گرا نیزمیدهد، که نمونه آقای پرویز مشرف!، وهمانند او یعنی دیکتاتور معروف آقای قاسم سلیمانی، که شاهکارهایش در سوریه زبانزد عام و خاص است، و یا امثال وی را برای تصدی پست ریاست جمهوری نامزد میکند. اما بزرگترین غم وی و فقط یک نکته است. و این نکته را از زبان خود وی بشنویم:" جامعه بين المللی و به ويژه دولتهای منطقه و أمريکا و روسيه و اتخاديه اروپا نيز، به هيچ روی از گزينه هائی که اگرهم به سرنگونی جمهوری اسلامی منفور منتهی شود، شعله جنگ داخلی و هرج و مرج و تجزيه ايران و منطقه را در پی داشته باشد ، حمايت نخواهند کرد." پایان نقل قول. ایشان حرف دل خود را بطور خیلی روشن در این جمله بیان میفرمایند. یعنی ای مردم بخوابید و از جایتان تکان نخورید. جمهوری اسلامی سرنوشت شماست. درصورت رفتن رژیم! ملل ایران، دیگر حاضر نیستند، تحت ظلم وستم دیکتاتورهای پانفارسیم و پان ایرانیسم شیخ و شاه و امثالهم باشند. این مسئله دگر خیلی جدی است. در صورت رفتن رژیم، وایجاد دمکراسی ممکن است زبان انگلیسی بعنوان زبان رسمی جایگزین فارسی شود. وبه سلطه و سیطره شوونیسم و پان ایرانیسم پایان داده شود. و راسیسم نژادی و برتری طلبی از بین برود. و ممکن است جلوی چپاول ثروتهای مملکت گرفته شود. به آقائی دیکتاتورهای تمرکزگرا پایان داده شود. و این بصرف آقایان نیست. بقول زنده یاد میزا علی اکبر صابر شاعر طنز پرداز و شهیر آذربایجانی که میفرماید:" اونداکی اولاد وطن خام ایدی/ گؤر نئجه کئف چکمه لی ایام ایدی. (زمانیکه خام بودند فرزندان وطن/ چه ایام عیش ونوش بود و کئیف بردن).