Skip to main content

پیرامون واژه ی عربی «الاذریه»

پیرامون واژه ی عربی «الاذریه»
آ. ائلیار

پیرامون واژه ی عربی «الاذریه» یا «آذربیجیه»:
واژه های «الاذریه» یا «آذربیجیه» را که درکتابهای قدیمی به زبان عربی آورده اند و به قرن 5هجری مربوط میشود به معنی:
1- کالای منسوب به آذربایجان:صوف الاذربی=پشم آذری.ص.857: زمان کلمه : زمان عمر خلیفه . آذربایجان درسیرتاریخ رئیس نیا .
2- زبان منسوب به آذربایجان = زبان آذربایجانی= منظور زبان ترکی: کلمه الاذریه در صحبت خطیب ابو زکریای تبریزی با ابوالعلای معری اندیشمند معروف: «الاذزیه» آمده: ترجمه ی کلمه را - در کتاب نامه ی دانشوران -ازفضلای دوره ی ناصرالدین شاه ، «لغت ترکان»نوشته اند.

3- فرد منسوب به آذربایجان: «اخلاط من العجم الذریه و الجاودانیه القدم( مخلوط عجم آذری و جاودانیه های قدیم)- جاودانیه اشاره به پیراوان جاودان. منظور اهالی مسلمان آذربایجان وپیراون جاودان-مزدک).
----------

صحبت عبید با معاویه: «آذربایجان سرزمین ترکان» کتاب التیجان ص. 402
با درک امروزی در تاریخ از زمان عمر و معاویه وقتی صحبت از کالا یا زبان آذربایجان یا اهل آذربایجان میشد معمولا از «آذربایجانی» یا در عربی « الاذریه ، آذری-اذری-آذربیجیه - استفاده میکردند. حرف «ج» در آذربیجیه هم آنرا نشان میدهد. کلمات «آذربیجان و هادیربیجان» را هنوز هم داریم. وقتی اشاره به زبان بود منظور زبان ترکی بود. که به جای ترکی «آذربایجانی » و در عربی از کلمه ی «الاذریه یا آذری» استفاده میکردند.
--------
در قرن اخیر کلمه الاذریه توسط کسروی و کسرویست ها مورد سوء استفاده ی شبه علمی قرار گرفت و آنرا به معنی «گویش تاتی و هرزنی و غیره » بازمانده ی «زبان باستان آذربایجان -آذری» تبلیغ کردند. الاذیه در مورد زبان -منظور زبان آذربایجان است- که قوم ترک در آن زندگی میکردند.
در باره ی خلافت عمر - محمد عوفی در جامع احکایات - از قیام 20 هزار ترک سخن میگوید :« یا امیر المومئنین چهار هزار با 20 هزار چگونه جنگ تواند کرد....عمرو حاتم برفت و با ترکان حرب کرد...»ص. 3-93 ؛ ص . 904 اثر رئیس نیا.
---------
آنچه واضح است در آغاز اسلام - در آذربایجان ترک ها و زبانشان بر جامعه آذربایجان مسلط بود. و کلمه الاذربه هم به معنی منسوب به آذربایجان یعنی « کالای آذربایجانی-زبان آذربایجانی-فرد آذربایجانی = الاذریه-آذری- اذری- آذربیجه » استعمال میشد -در زبان عربی. زبان فارسی هم این کلمه را از کتابهای قدیمی گرفته و در تئوری کسروی به معنی «زبان فارسی قدیم در آذربایجان یا فهلوی و بازماند هاش مثلا تاتی و هرزنی و کرینگانی و طالشی» تبلیغ میکنند. هدف نه علم بل «تصرف مکان در گذشته » است و انتقال و تطبیق آن به «امروز».
-------
نام بردن زبان یا فرد -با منسوب کردن آنها به خاک اکنون هم رایج است. منظور نام وطن یا شهر و ده است.
در ترانه ی قدیمی کودگان اورمیه -هب سنه- آمده:
«گل اوخو بیزم دیلی- بیزم دیل اورمو دیلی». ترکی اورمیه را «اورمو دیلی»گوید.
- چونقارالی دیلی. لهجه ای در اورمیه- ترکی.
-« تربیز دیلی» -لهجه ی ترکی تبریز.
منسوب به شهر و وطن:
-ماراغالی- اورموییه لی. آذربایجانلی=الاذریه درعربی. تربیزلی.
-عربلی. نام ده- فرد اهل ده= عربلی لی .
-زونوز آلماسی-ماراغا مالی. آذربایجان یونو= صوف الاذریه=پشم آذربایجان -اشاره به جنس دارد و با نام خاک.
-------
در گذشته متد سنتی بود که جنس-زبان- فرد راعمدتا با نام «محل سکونت » مورد اشاره قرار میدادند.
الاذریه - وقتی اشاره به زبان دارد =ترکی آذربایجان است. نه لهجه های فارسی در آذربایجان. تا جایی که اطلاع دارم در تاریخ کسی «تاتی-هرزنی-طالشی- کرینگانی » را «الاذریه» ننوشته است.
وجود جزیزه های زبانی می تواند به علت کوچها باشد. از اینها نمی توان نتیجه عامی برای زبان عمومی یا عمومیت مردم آذربایجان گرفت. مردم غیر ترک هم بودند. ولی زبان و مردم ترک مسلط و غالب بر آذربایجان بودند.
در آغاز اسلام عربها با قشون ترکان در آذربایجان جنگ میکردند . غیر ترکان هم در صف ترکان بودند.
--------
جمع بندی:
آذری-الاذریه = ترکی آذربایجان-ترک آذربایجان -اهل آذربایجان که ترک است.
آذربیجان=آذربایجان.= هادیربیجان
------
«آذری و الاذریه » را به غیر ترک و غیر ترکی معنی و ترجمه کردن - درست نیست.