Skip to main content

جنبش دینی-اجتماعی مزدک:

جنبش دینی-اجتماعی مزدک:
آ. ائلیار

جنبش دینی-اجتماعی مزدک:
-جنبش مزدک یک حرکت دینی-اجتماعی بود که از میان قشر روحانی زردتشی برخاست. و در آذربایجان هم پیروانی پیش از اسلام داشت که جریان «جاودان» به آن مربوط است. کاهنان زرتشی ریشه داشتند . خانواده های فارس زبان نیز بودند و زرتشتیان.که نماینده آن بعد ها «جاودان» بود.
نامهای فارسی مربوط به زرتشتییان و مزدکیان و پیروان آنها در آذربایجان وجود داشت.

در پیش از انقلاب ما دوستان همکلاسی های زرتشتی نیز داشتیم.
وجود نامهای زرتشتی برخی از جنگاوران دلیل بر آن نیست که قشون و بافت اجتماعی جامعه فارسی زبان بود. اکنون هم نامهای عربی-ترکی- فارسی و غیره در جاهای مختلف هست. در جنبش دموکرات آذربایجان نامهای زیادی ارمنی داریم .بخصوص در اورمیه.
آشنای من- اسم پسرش مزدک است. بخاطر اندیشه ی عدالت خواهانه مزدک. چنین انتخاب کرده است.از خانواده های نسل اندر نسل ترک هستند.

همانطور که اسامی عربی را انتخاب میکنند- در گذشته هم اسامی زرتشتی را انتخاب میکردند-حالا هم انتخاب اسم بر اساس اعتقاد جاریست. اسامی بهرنگ-پویان- روزبه و...درمیان ترکهای چپ رایج است. این پدیده ریشه کهن دارد.
-
اسامی غیر فارسی مکان و شخص:

« درمنابع سومری هزاره ی 3 قبل از میلاد نام «آراتا» مندرج است و در منابع آشوری و اورارتوتی سده ی 8 قبل از میلاد -از رود«آراتایا» و سرزمین کوهستانی «آلا ته یه » نام می رود . در زبان سومری-اکدی آراتا (آراتو) به معنی کوه است. اسمهایی از این قبیل تنها در زبانهای ترکی به اشکال آلاتائو،آلا تا آ، آلا توئؤ، آلتای، آلا داغ، آلا تاوا وجود دارند. نامهای جغرافیایی آراتا ، آلاته یه به شرط تبدیل ر به ل را می توان صورت اولیه ی نامهای ترکی مذکور دانست. »کتاب آذربایجان در سیر تاریخ ص. 874 رئیس نیا.
آلا ، در ترکی به معنای رنگارنگ است . آلا گؤز= چشم آبی روشن. تا آ = احتمالا صورت قدیمی «تایا» است. تایا =«کومه » یا چیزی که کومه مانند است. در ترکی باستان به کوه تاآ میگفتند و کلمه ی تایا به معنی کومه هم احتمالا از آن گرفته شده است.که بعدها در ترکی جدید داغ جای تاآ را گرفته و تاآ به شکل« تایا » تنها به معنی کومه بکار میرود. اکنون هم تایا را به شکل لهجه ای «ته یه» تلفظ میکنند. مثل قایا= قه یه.
-
از زمان سومریان ، تاریخ منطقه -و آذربایجان پر است از اسامی مکانها- و بزرگان طوایف باستانی که تعلق به زبانهای اتصالی دارد: در کتیبه ی سرگن دوم شاه آشور نام «او ایش دیش» آمده - در رابطه با آذربایجان. در همین منطقه کوههای بئش دیش=بئش بارماق نیز به زبان مردم داشتیم. که حمدالله قزوینی اشاره کرده. ایده در ص. 874 کتاب رئیس نیا.
از اسامی شاهان «قوتیتیلر»= در فارسی قوتی ها: سارلاقاب-یارلاقاش-ائلولومئش-یارلاقاب-ایارلا قاب-کوروم-ها (خا) بیلکین-ایارلاقاندا-پوزودور-خابلوم- و... اینها کلماتی ست که به زبانهای اتصالی و ترکی باستان مربوط اند. نامهای بزرگان قوتی- لولوبی-ماننا. و اسامی مکانها ی بسیاری در تاریخ باستان آذربایجان وجود دارد. در دو کتیبه ی سرپل ذهاب به زبان اکدی که توسط دو شاه لوللوبی کنده شده اند-به نامهای آنوبانی نی- و تارلونی. کلمه ی «پادیر» نام کوه ذکر شده: « شاه لوللوبی آنوبانی نی تصویر خود و ایشتار( ننه =مادر) را در کوه پادیر کندانده است» از متن سنگ. منبع تاریج ترکان باستان ایران-ذهتابی.
حضور طوایف ترک باستان در منطقه همزمان با سومر است. از این رو نیز رابطه ی سومر و ترکان طرح شده. «تئوری سومر-ترک ».و رویش کار میکنند.

گفتم :از زمان سومریان ، تاریخ منطقه -و آذربایجان پر است از اسامی مکانها- و بزرگان طوایف باستانی که تعلق به زبانهای اتصالی دارد. علت این پدیده آن است که ساکنان باستان آذربایجان نه «سامی بودند و نه به اصطلاح هند-ارویایی».این ساکنان را تاریخ نویسان اصطلاحاً «اقوام آسیانی» گفته اند. نام اقوام یا طوایف باستان آذریایجان که غیر سامی و غیر پارسی بودند:
« لول لوبی- کوتی یا قوتی (خویشاوند با ایلامی)- در همسایگی اینان تئورلی-مسی mesi-دالی-سونبی-کوموردی بودند. ظاهرا اینها با دو قوم اول خویشاوند بودند.
همسایه ی خاوری دو قوم خویشاوند لول لوبی و قوتی - قوم کاسی بود. و همسایه ی جنوب شرقی قوم اعیلامی. هوری قومی بود در بخشهای سواحل غربی و شمالی دریاچه ی اورمیه.و در دامنه های غربی کوههای زاگرس اقامت داشتند. قوم اورار تویی با قوم هوری خویشاوند بود و جانشین هوری به شمار میرفت.
از هزاره ی 3 قبل از میلاد تا اوایل هزاره ی اول ق.م. در ترکیب قومی و زبانی مردم این سامان تغییرات مهمی روی نداده است.تا حدود سده ی 7 ق.م . زبان ساکنان آذربایجان و کردستان ایران اساسا لول لوبی- کوتی مانده است.»آگاهی: کتاب رئیس نیا ص161-162