Skip to main content

از آغاز اختراع خط که اواخر

از آغاز اختراع خط که اواخر
Anonymous

از آغاز اختراع خط که اواخر هزارۀ چهارم ق.م است، متن‌های درباری و یا در مدارس و معابد وجود دارد که در آن‌ها به نام‌‌های جغرافیایی سومر اشاره می‌شود، نام دجله، فرات و بعضی‌ شهرها در آن‌ها آمده است. از همین متن‌ها مشخص می‌شود که آن‌ها با مردم غیرسومری و با سرزمین‌های شرقی برخوردهای نظامی، بازرگانی و حتی جنگ‌های بزرگ داشته‌اند. در این متون نام مردم و پادشاهانی از مردم بیگانه ذکر شده که همه ریشۀ ایرانی دارند. انبوهی از شواهد ایرانی در کهن‌ترین متون سومری وجود دارد. در متون سومری به دجله، «دیگنه» گفته می‌شد که همان «دجله» عربی یا «تیگره» فارسی باستان است که در زبان هخامنشی ثبت شده و ریشه آن «تیگر» به معنی تند است که در زبان یونانی هم «تیگریس» همان دجله است.

زبانشناسان واژه «دیگنه» را به هیچ‌ وجه سومری نمی‌دانند، پس در نظر سومرشناسان این رود تاکنون بدون ریشۀ مشخص بوده است اما در زبان ایرانی معنی دارد. «تیگره» در زبان ایرانی به معنی تند است. واژه‌های تیغ و تیز هم از همین ریشه‌اند. در زبان انگلیسی هم «TIGER» به معنی حیوان تندپا یا ببر از همین ریشه است. بنابراین برای اینگونه تعبیرها در زبان‌های ایرانی و زبان‌های خویشاوندی آن معنی و ریشه داریم، در حالی‌که در زبان سومری ریشه و معنی برای آن وجود ندارد. خدای آشور در زبان آشوری معنی ندارد، اما در زبان ایرانی«اسوره» به معنی «سرور» است که «اهوره» یا اهورا‌مزدا هم از آن برخاسته است. «ایشتر» - خدای عشق- در زبان اکدی ریشه ندارد ولی از «استر» به معنی ستاره برخاسته و در واقع سیارۀ ناهید است. مه یا خدای ماه در زبان سومری ریشه ندارد اما در زبان ایرانی ایزد ماه بوده است. «ناهیتی» در زبان ایلامی ریشه‌ای ندارد اما در زبان ایرانی ناهید و آناهیتا وجود دارد. از کنار هم گذاشتن این اطلاعات متوجه می‌شویم که این نام‌ها در زبان‌های بومی ریشه ندارد، اما در زبان ایرانی ریشۀ گسترده برای آن‌ها وجود دارد، که حتی به زبان‌های اروپایی و لاتین هم رسوخ کرده است