Skip to main content

به کاربران گرامی...... سازاخ

به کاربران گرامی...... سازاخ
ناصر کرمی

به کاربران گرامی...... سازاخ.... و... یکنفر... برای اینکه پندار.. کردار، و نوشتار های من را به حساب هم میهنان بختیاری و کُرد نگذارید،..ضروت هست که بگویم من نه بختیاری هستم و نه کُرد، گرچه این دو تیرهء ایرانی تبار از مردمان اصیل ایرانی و هخامنشی میباشند. من یک ایرانی هستم از استان فارس ایران. هویّت من بیش از این نیست .مسئول و پاسخگوی مطالب و گفتارها من فردی میباشم نه کس دیگر.
سرزمین ایران از گذشته تا به امروز مدیون همین دو قوم ایرانی تبار بوده و خواهد بود، پیروزی انقلاب مشروطه سپاسگزار بختیاری ها میباشد. پیروزی انقلاب مشروطه بدون حضور بختیاری ها امکان پذیر نبود.......

به کاربر گرامی... یکنفر.... من سرفرازم که طنزهای من مورد نشاط درونی شما را فراهم کرده است و طبعأ تندرستی روانی و فیزیکی شکا را هم باعث خواهد شد. ولی من نگرانم که نکند طنزهای ما عکس عمل کرده باشد.
کاربر گرامی ....یکنفر... کسی طنز میگوید که ادعا دارد تُرک تباران از بازماندگان مردمان سومری هستند، در نتیجه سومری ها ( یعنی تُرکها) چرخ، خط، قانونمندی، تمدن آفرینی، فرهنگ سازی، بنیادگذار زبانها و الفباها، شهر سازی، کشاورزی، صنعت و سایر اختراعات جهان امروز را بنیاد گذاشته است، ولی امروز نه خط و زبانی دارد، و نه آوردندهء فرهنگ و تمدن و ساختار سیاسی ویژهء بخود است. و نه تا کنون اختراعاتی و نه کشفیاتی داشته است. و بسیار مسائل دیگر...
کسی طنز میگوید که ادعا میکند، مردم تُرک قبل از ورود ایرانیان در ایران ساکن بوده اند. کسی طنز میگوید که ادعا میکند آثار باستانی مردمان مختلف در آسیای کوچک و در آسیای میانه و در قفقاز و در آذراباداکان ایران به تُرک تباران تعلق دارد.
کاربر گرامی.... یکنفر..... آیا فکر نمیکنید آنچه تا کنون در برنامه های تلویزیون گوناز گذشته و میگذرد فقط طنز و شوخی است و فقط چنددقیقه ای که من در آن صحبت کرده ام جدی و از پشتوانهء علمی و تاریخی مستند برخوردار میباشد و طنز و شوخی نیست.
متأسفانه این فرهنگ شرقی است که هر جا که با واقعیّت روبرو میشود به آنارشیسم و طغیانگری و به تمسخر و طنز روی می آورد . من از چنین فرهنگی متنفرم. امّا من همچنان برای هر بحثی حاضر هستم اگر طرف مقابل پرتسیپ قانونمندی و علمی بودن مطالب را رعایت کند.
داده های تاریخی و زبانی و القبا و خط آقای اوبالی... از پشتوانهء علمی مستند بر خوردار نبوده و نیست. گفته های ایشان روایتی عامیانه و خودساخته است که شاید فقط باب طبع گروه اندک و انگشت شمار ی از مردم تُرک آذربایجان باشد.
اگر از سرنوشت چنین افرادی در عرصه های اصول پژوهشگری و علمی ، تحلیلی و تحقیقی هم بگذریم، سرنوشت چنین افرادی سقوط اخلاقی را حتّی در بین همنوعان خود را تجربه خواهد کرد.