حضور ایرانیان در فلات ایران
Anonymous
حضور ایرانیان در فلات ایران طبق نظر رایج در جهان، از اواخر هزارۀ دوم قبل از میلاد و کمی پیشتر پنداشته میشود و همه جا همینطور مورد قبول بوده است. اما دلایلی که برای این مهاجرت – بدون ذکر مبدأ - عنوان میشود، پایه و اساس علمی ندارد. مثلاً عنوان میشود که در متنهای آشوری نام مردم ماد و پارس اولین بار در قرن هشتم و نهم قبل از میلاد ذکر میشود. پس پنداشته میشود که این دو تیره باید کمی زودتر از آن به ایران مهاجرت کرده باشند. این نظریه رد میشود.
شواهدی هست که حتی همین دو تیرۀ ماد و پارس در دوران بسیار کهن، یعنی از هزارۀ سوم ق.م در ایران حضور داشتهاند. این ایدۀ مهاجرت در آغاز و در حقیقت برگرفته از اندیشۀ فاشیسم اروپایی است که در اواخر قرن نوزدهم رواج پیدا کرده و مدعیست که خاستگاه ایرانیان شمال اروپا بوده است، یعنی نژادی سفیدپوست، زردمو و بور که از آنجا به کشورهای شرقی مثل ایران و هندوستان مهاجرت کردهاند. ولی تا به حال هیچ مدرک منسجمی که نشان دهد ایرانیان از اروپا به ایران آمده باشند عرضه نشده است و حتی خود اروپاییان هم دیگر به این مسئله اعتقاد ندارند و در منابع جدیدتر خاستگاههای دیگری نظیر آسیای میانه، جنوب روسیه و آسیای خرد یا حتی میانرودان برای ایرانیان در نظر گرفته میشود؛ و فقط فلات ایران است که تاکنون در این مورد مطرح نبوده است.
نظریه ای علمی اثبات میکند که خاستگاه اصلی ایرانیان فلات ایران بوده و تمامی کوچها از این فلات به جاهای دیگر صورت گرفته است. در این پژوهش، حضور ایرانیان در این فلات از نظر زبانشناسی از هزارۀ چهارم (شش هزار سال پیش)، و از نظر باستانشناسی تا هزارۀ نهم ق.م (یازده هزار سال پیش) پیگیری میشود.
در انباشت شواهد از بخشهای مختلف دانش به ویژه دانش دیرینهشناسی از جمله دانشهای هواشناسی، کانشناسی، استورهشناسی و البته زبانشناسی و متنشناسی استفاده شده است. مجموع این شواهد، یک ایده و فکر را القا میکند که به هر حال این مردم در پایان دورۀ یخبندان که حدود 12 هزار سال پیش بوده، در ایران میزیستهاند. با توجه به اینکه هر چه به گذشته برگردیم هوا سردتر بوده، بنابراین این خاستگاه میبایستی در جنوب ایران بوده باشد که هوا گرمتر بوده است، و به تدریج با گرمتر شدن هوا این مردم به سوی شمال مهاجرت کرده و به مرکز فلات ایران رسیدهاند و سپس به علت گرمای بسیار زیاد در میانه هزارۀ پنجم ق.م به مناطق شمالی تا شمال اروپا مهاجرت کردهاند. شواهد علمی و تاریخی بسیاری وجود دارد که این اندیشه درست است. چرا که با تعقیب شواهد زبانشناسی و استورهشناسی مشخص میشود که کهنترین ریشههای زبان ایرانی که هنوز در زبانهای ایرانی موجودند، در زبانهای شمال اروپا یافت میشوند. استورههای ایرانی که شباهت بسیاری با استورههای هندی دارند، در بخشهای آغازین بسیار نزدیک به استورههای اروپا هستند. از سویی تمامی مردمانی که به صورت پراکنده در جاهای دیگر حضور داشتهاند تنها در ایران متمرکز بودهاند. به این ترتیب منابع کهن تأیید میکنند که برای مردمان ایرانی خاستگاهی جز فلات ایران نمیتوان متصور شد و در آغاز تمدن پراکندگی ایرانیان به سمت شرق و غرب آغاز میشود. در فاصله کوتاهی، این مردم تا فلسطین، سوریه و میانرودان پیش میروند. از طرف شرق هم تا فلات پامیر و حتی تا نزدیکی سرزمین کره پیش میروند. در دوران بعد در راستای غرب به شمال اروپا تا مرز فنلاند و از سوی دیگر تا شمال آفریقا پیش میروند. این شواهد از طریق زبانشناسی و «وامواژههایی» که از زبان ایرانی در این زبانها باقی مانده قابل پیگیری است .
بزرگترین گسترش در میانه هزارۀ پنجم ق.م روی میدهد، ایرانیان همزمان به اروپا، فلسطین و سوریه میروند و حتی آثار مهمی در تمدن مصر از خود باقی میگذارند. در موج دوم که اوایل هزارۀ دوم ق.م بوده گروه تازهای از شمال فلات ایران به یونان و بخشی به سمت شرق و به هندوستان میروند.
نظریه ای علمی اثبات میکند که خاستگاه اصلی ایرانیان فلات ایران بوده و تمامی کوچها از این فلات به جاهای دیگر صورت گرفته است. در این پژوهش، حضور ایرانیان در این فلات از نظر زبانشناسی از هزارۀ چهارم (شش هزار سال پیش)، و از نظر باستانشناسی تا هزارۀ نهم ق.م (یازده هزار سال پیش) پیگیری میشود.
در انباشت شواهد از بخشهای مختلف دانش به ویژه دانش دیرینهشناسی از جمله دانشهای هواشناسی، کانشناسی، استورهشناسی و البته زبانشناسی و متنشناسی استفاده شده است. مجموع این شواهد، یک ایده و فکر را القا میکند که به هر حال این مردم در پایان دورۀ یخبندان که حدود 12 هزار سال پیش بوده، در ایران میزیستهاند. با توجه به اینکه هر چه به گذشته برگردیم هوا سردتر بوده، بنابراین این خاستگاه میبایستی در جنوب ایران بوده باشد که هوا گرمتر بوده است، و به تدریج با گرمتر شدن هوا این مردم به سوی شمال مهاجرت کرده و به مرکز فلات ایران رسیدهاند و سپس به علت گرمای بسیار زیاد در میانه هزارۀ پنجم ق.م به مناطق شمالی تا شمال اروپا مهاجرت کردهاند. شواهد علمی و تاریخی بسیاری وجود دارد که این اندیشه درست است. چرا که با تعقیب شواهد زبانشناسی و استورهشناسی مشخص میشود که کهنترین ریشههای زبان ایرانی که هنوز در زبانهای ایرانی موجودند، در زبانهای شمال اروپا یافت میشوند. استورههای ایرانی که شباهت بسیاری با استورههای هندی دارند، در بخشهای آغازین بسیار نزدیک به استورههای اروپا هستند. از سویی تمامی مردمانی که به صورت پراکنده در جاهای دیگر حضور داشتهاند تنها در ایران متمرکز بودهاند. به این ترتیب منابع کهن تأیید میکنند که برای مردمان ایرانی خاستگاهی جز فلات ایران نمیتوان متصور شد و در آغاز تمدن پراکندگی ایرانیان به سمت شرق و غرب آغاز میشود. در فاصله کوتاهی، این مردم تا فلسطین، سوریه و میانرودان پیش میروند. از طرف شرق هم تا فلات پامیر و حتی تا نزدیکی سرزمین کره پیش میروند. در دوران بعد در راستای غرب به شمال اروپا تا مرز فنلاند و از سوی دیگر تا شمال آفریقا پیش میروند. این شواهد از طریق زبانشناسی و «وامواژههایی» که از زبان ایرانی در این زبانها باقی مانده قابل پیگیری است .
بزرگترین گسترش در میانه هزارۀ پنجم ق.م روی میدهد، ایرانیان همزمان به اروپا، فلسطین و سوریه میروند و حتی آثار مهمی در تمدن مصر از خود باقی میگذارند. در موج دوم که اوایل هزارۀ دوم ق.م بوده گروه تازهای از شمال فلات ایران به یونان و بخشی به سمت شرق و به هندوستان میروند.