Skip to main content

به نظر من، نویسندهٔ این مقاله

به نظر من، نویسندهٔ این مقاله
Anonymous

به نظر من، نویسندهٔ این مقاله، چندین تناقض را، در بطن یک گفتمان ریخته، به همین دلیل بعد از خواندن کّل مطلب، متوجه می‌‌شوید که گفتمان ایشون، در خلع شکل می‌گیرد. ابتدا سیاست اوباما برگرفته از "" انسان مهاجر اندیشمند پسا مدرن "" نیست. استراتژیست‌های آمریکائی که به تبیین سیاست آمریکا پیرامون تحولات ژئوپلتیکی جهان می‌‌پردازند دیگر خاورمیانه را فاقد ارزش ژئوپلتیک ارزیابی میکنند. ۱- آمریکا در حال تبدیل شدن به عربستان صعودی دیگری است و بزودی به اورپا گاز صادر خواهد کرد. ۲- با شکست پروژهٔ دولت‌های ملی‌، خاورمیانه وارد دوران بی‌ ثباتی شده. ۳- بی‌ آبی‌ و خشک سالی‌ خاورمیانه را وارد دوران‌های بحرانی‌ خواهد کرد. نویسندهٔ این مقاله، با ژست "" گفتمانی "" پرده بر روی این واقعیت می‌‌کشد که برای رسیدن به درجه و اعتبار " صاحب گفتمان " شدن، طرف مقابل باید خط مشی‌ دیدگاه گفتمانی را، در عرف

بینلملل و جهانی‌ کسب کرده باشد. برای درک چنین فضا ئی، توجه شما را به "" گفتمان تمدن‌ها "" که از سوی ایران به میدان جهان انداخته شد جلب می‌کنم، کسی‌ ادعای گفتگوی تمدن‌ها را میکرد که قادر به تولید حتی یک حزب در دنیایی مدرن نشده، بنابراین اوباما هنوز درنیافته است که """ چگونه رژیم ایران که حتی بعد از توافق ضمنی‌، هنوز سیاست تخریب و بی‌ ثبات کردن منطقه را "" پیش می‌‌برد فاقد توان پیوستن به این گفتمانی است که فاقد یک پا است. ببابرین، ورود به یک گفتمان، یعنی‌ صاحب گفتمان، این توان را دارد تا دریابد که طرف گفتمان، ظرفیت پیوستن به این گفتمان را، با رویکردی جدید در صحنهٔ ژئوپلتیک منطقه و جهانی‌ داراست.