Skip to main content

«تیتر انتخاب شده از سوی آقای

«تیتر انتخاب شده از سوی آقای
آ. ائلیار

«تیتر انتخاب شده از سوی آقای کاوه جویاست-که بر اساس اعتقادات خود برگزیده است.» لازم است در صورت عدم حضور نویسنده پاسخگوی «تیتر» خود باشد. آقای بهنام مسئولیت منتشر کننده را به حق یاداوری کرده و بهتر است آقای جویا مسئولیت خویش را در برابر سایت و خوانندگان بعهده گیرد.

آقای عباس جوادی نوشته کتاب ذهتابی سخت فهم است و به ترکی آذری باکو نوشته»:
12- اتفاقا زبان کتاب بسیار راحت و روان است. همه ی لغاتی که ما فارسی خواندگان ایران در مسایل «تاریخی-اجتماعی-اقصادی-سیاسی» استفاده میکنیم در این کتاب با استادی تمام بکارگرفته شده است. کتاب تاریخ کهن ترکان ایران در زبان اصلی از نظر شیوایی نثر یکی از نوشته های ماندگار زبان ماست. این اثر راه نوشتن مقالات علمی در زمینه ی علوم اجتماعی را به روی روشنفکران و قلمزنان ما گشوده است.

این نوشته از لهجه ی باکو هم فاصله دارد که «لفات روسی» در آن وجود دارند. ذهتابی تا توانسته از این لغات استفاده نکرده است. بل توجه خود را به ترکی جنوب معطوف داشته.


با این توضیح حکم «سخت فهم- و لهجه ی باکو» هم بی اساس است. زبان نوشته ی ذهتابی «زبان کتابت است - نه زبان شفاهی. و
درست هم آن است.» لابد آقای جوادی دوست دارد کتاب به زبان شفاهی نوشته میشد.

ولی تمام آموخته های «زبانشناسی» خود را فراموش کرده که زبان یک کتاب تاریخی زبان کتابت و کتبی ست نه زبان شفاهی.
اکنون در ادبیات «شعر و نثر» بخشی از نویسندگان میکوشند زبان کتبی را به زبان شفاهی تا حد ممکن نزدیک کنند- که من هم یکی از آنها هستم. این کار در تاریخ و علوم اجتماعی در حقیقت همان است که ذهتابی در اثر خود کرده و از «سره نویسی» من درآوردی دوری جسته است. زبانی انتخاب کرده که برای تحصیل کردگان آذربایجانی که اندکی در زبان خود مطالعه دارند به راحتی
قابل فهم و شیرین است. جوادی که در متون ترکی تخصص دارد ، شگفت انگیز است که زبان کتاب را «سخت فهم» میداند.

13- عنوان نوشته خارج از یک عنوان «نقدی» به یک اثر تاریخی ست که تقصیر نویسنده نیست ، منتشر کننده - آقای کاوه جویا « بر اساس تفکرات ملی گرایی رسمی و رایج خود برگزیده است».

14- «وجود اقوام آسیانی» در هنگام تشکیل دولت ماذ-و هزاره ها قبل از آن در منطقه، از مسایلی ست که تاریخ نویس بی طرف رئیس نیا نیز در کتاب « آذربایجان در سیر تاریخ » بدان اشاره کرده و متفق القول بودن بسیاری از تاریخ دانها را در مورد این مسئله -ذکر کرده است. جوادی انگار «خبری از این مسئله ندارد و یا بدون دلیل آن را ندیده میگیرد». برای اهل فن چنین برخوردی تنها می تواند یک نگرش ایده لوژیک باشد- که تکلیف اش مشخص است.

15-«ملی گرایی آریامهری» ، نخست با تئوری « پارسیان ترک زبان شده» به آذربایجان نزدیک میشوند و نام «آذری » به معنای تاتهای ترکی زبان شده را مثل نقل و نبات همه جا پخش میکنند. وقتی نگرفت مثل جوادی می نویسند «بله ، ما به خاطر زبان ترکی خود -ترک هستیم- اما با وارد شدن ترکها زبان ما ترکی شده» است. آقا جان شما قبل از این ادعا باید مشکل خودتان را با «اقوام آسیانی هزاران ساله ی ساکن در منطقه» حل کنید. بعد ادعا کنید که ترکها آمدند و آذربایجان ترکی زبان شد.
آخه هر چیز حساب کتاب دارد.« باش چووالدان دییل کی. »

16-چه کسی گفته حرفهای دختر مصطفی کمال، دلیل درستی «تئوری های تاریخ و زبان» است؟
آیا شما نمیدانید در مورد علوم زبان و تاریخ تئوریهای زیادی مطرح اند و نباید تکلیف آنها را با استناد به نظریات این و آن سیاستمدار تعیین کرد. حرفهای دختر کمال اتا ترک یا هرکس دیگر ربطی به «اثبات درستی یا نادرستی» یک تئوری ندارد. واقعا درک این موضوع این قدر سخت است؟

17- علت طرح شدن تئوریهای جدید در «تاریخ و زبان» عدم حل درست مسایل در این عرصه بود. بدیهی ست که هرکس میتواند منافع خود را در هرجایی که می تواند جستجو کند. ناسیونالیسم آریا مهری- ناسیونالیسم ترکی روشن است که راحت ننشته بودند. اما علم و تئوری مسئله ی ناسیونالیسمها نیست- مشکل خود دانشهاست.
18- ذهتابی در نظریات سیاسی یک ملی گرای آذربانی ست- اما او نژاد پرست نیست. و همه ی انسانها را برابر میداند. و خواهان رفع تبعیض از انسانهاست.
19-در زبان شناسی سئوالی مطرح است: آیا زبانهای اتصالی اول پدید آمده اند یا زبانها غیر اتصالی؟
کدام یک مادر آن دیگری ست؟ یا هر دو گروه جداگانه و همزمان پدید آمده اند؟
اینها مسایل علم زبان شناسی ست و ربطی به نژاد پرستی ندارد. و سئوالات پاسخ علمی لازم دارند. هر اهل فنی جواب خود را دارد.
اینکه ذهتابی یا کسانی مثل او زبانهای اتصالی را مادر زبانهای غیر آن میدانند تئوری خودشان است و حق شان.