Skip to main content

خوشام:

خوشام:
Anonymous

خوشام:
یارگیر جان، پیامی برای آهنگر دادم ولی هنوز پاسخی نگرفته ام.
یارگیر:
مضمون پیامت چی بود؟
خوشنام: نوشتم، جناب آهنگر، لطف کنید به پاسخهای کامنت نویسان پاسخ دهید! در این کتاب، تاریخ بنادرستی بیان شده ومن با همه اش موافق نیستم. مخصوصاً، آنجا که از اتصالی « Kurzschluss » بحث شده. و میخواهم در مورد آنها گفتگو سازنده و دوستانه ایی انجام گیرد.
اما جناب آهنگر تابحال پاسخی نداده.
یارگیر:
من اگر جای شما بودم یک زنگی بهش میزدم.
خوشنام:
نظر خوبیه!
خوشنام:
الو، بله من خوشنامم و میخواستم با جناب آهنگر صحبت کنم.
خانم آهنگر: ایشون بعد از ناشتایی با دست چپش بمن اشاره کرد که دست راستش کمی میلرزد و تارهای صوتی اش بعلتی نامشخص گرفته اند و هر چه زودتر میرود و سری به اورژانس میزند. بع از اون دیگه نه من از او پیامی گرفته ام ونه زنگی.
خوشنام:
ای وای! خدا بد نده! امیدوارم

مسئله بغرنجی نباشه. اگه ایشون تشریف آوردند، سلام مرا برسانید و از طرف من برایش آرزوی سلامت دارم. خداحافظ.
یارگیر:
دیگه مسئله حل شد.