آقای جویای گرامی،
شما تا به حال به هیچ یک از پرسشهای من پاسخی ندادهاید. از شما پرسیدهام "آیا اقای جوادی از این تغییر تیتر خبر دارند؟" پاسخی ندادهاید. از شما پرسیدهام "تا به حال کدام اثر کدام دانشمند برجستهای را منتشر کردهاید که مخالف افکار شما باشد؟" پاسخی ندادهاید. از شما پرسیدهام "آیا این مقاله آقای جوادی یک مقاله علمی است یا یک مقاله ژورنالیستی؟" جوابی از شما دریافت نکردهام. از شما پرسیدهام "نتیجهگیری خود شما از مسؤلیت نویسنده و منتشر کننده چیست؟..." خاموش ماندهاید. از شما پرسیدهام "فرق این "جعل" با آن "جعل" چیست." باز هم پاسخی ندادهاید. از شما پرسیدهام "وقتی شما به یک نویسنده یا عالم یا محقق... نسبت "جعل" اسناد تاریخی و جعل هویت تاریخ و از این قبیل میدهید، آیا با آبرو و حیثیت شخصی و علمی او بازی نمیکنید و آیا این نسبت دادنها اتهام نیست؟ و آیا اینها
آیا شما جز به نسبت دادنهای ناروا و ادعاهای بی اساس کار دیگری ندارید؟ آیا در فرهنگ شما نشانی از پاسخگویی وجود ندارد؟
شما به صرف اعتراض من به آوردن تیتری غیر از تیتر اصلی مقاله، به غیرمسؤلانهترین شیوه به من نسبت دادهاید که "خواهان آنید که چنین دیدگاه هایی در ایران گلوبال منتشر نشوند."
شما باز هم به شیوهای که برای ما ایرانیان کاملا آشناست، میخواهید مرا وادار به اعتراف به نظرات و عقایدی بکنید که آنها را قبول ندارم و به من میگویید "تا زمانی که چهره ی اصلی خود را زیر این دستاویز ها پنهان می کنید و مقصود اصلی خود را از این " اعتراضات" نمی گویید..."
میدانم که باز هم بیپاسخ خواهد ماند ولی میپرسم که شما از کجا میدانید که چهره اصلی من چیست و چه نظراتی دارم که پنهان میکنم؟ این علم غیب شما از کجاست؟
آیا این شما نیستید که برای فرار از یک سؤال ساده که در اولین کامنت از شما کردم، آسمان را به ریسمان میبافید؟
شما که شخص صادقی هستید و اینهمه صداقت دارید بگویید آیا تمامی مقالاتی که شما در رابطه با خط و مساله هویت آذربایجانیان و تاریخ زبانها و غیره از "دانشمندان برجسته" و "دانشمندان غیربرجسته" آوردهاید، همه در یک رابطه و به یک منظور نبوده است.
من آخرین انتشارات شما در این رابطه را آوردهام. آیا واقعا میبایست تمام انتشارات شما را میآوردم؟
خطاب به من مینویسید: "به هر روی شادمان می شوم اگر از کارشناس معتبری اثری در باره ی ادعاهای تاریخی و فرهنگی خود منتشر کنید."
شما که این همه صداقت دارید برای من بنویسید که این "ادعاهای تاریخی و فرهنگی" من کدامها هستند؟ من چه ادعایی کردهام؟
من شک دارم که به این پرسشها پاسخ بدهید زیرا اگر صادق باشید، خواهید دید که پاسخ مشخص و مستندی برای آنها ندارید و اینها زاییده ذهن شماست.
مینویسید: "درباره ی موضوع "تیتر"، در کامنت نخست زیر این نوشتار پاسخ درخور داده شده، که تکرار را لازم نمی بینم."
آقای جویا این توضیح، درخور خود شما بوده ولی برای من به هیچوجه قانع کننده نبود.
در ادامه مینویسید: "چگونه است که شما در برابر تغییر "تیتر" از سوی آقای لوایی خاموشید و هیچ کامنت اعتراضی نمی نویسید، اما در خصوص افزوده شدن یک تیتر توضیحی در این نوشتار، با حفظ تیتر اصلی، این همه کامنت اعتراضی از شما دیده می شود؟!"
آقای جویای گرامی، باز هم مغلطه میکنید. آیا شما این موضع ساده را نمیدانید که شیوه اعتراض تنها کامنت نویسی نیست؟ آیا واقعا توضیحات مرا نخواندهاید؟ لااقل میتوانید از آقای توکلی بپرسید که آیا من اعتراض کردهام یا نه.
مغلطه دیگر اینکه من "این همه" کامنت اعتراضی ننوشتهام. من تنها یک کامنتت اعتراضی نوشتهام و باقی کامنتها بحث درباره نوشتههای بیاساس شما بوده است.
و مغلطه دیگر اینکه شما جای تیتر اصلی و تیتر توضیحی را عوض میکنید تا از زیر بار مسؤلیت کاری که کردهاید شانه خالی کنید.
در پایان آیا میتوانید به من نشان دهید که "در کدام دانشگاه و حتی مدرسه در جهان" آثار آقای جوادی و یا آقای علی دوست زاده تدریس میشوند؟
و میتوانید بگویید که کسروی در کدام دانشگاه زبانشاسی و تاریخ درس خوانده بود؟ آیا سواد در یک زمینه علمی تنها با داشتن مدرک سنجیده میشود؟ آیا میتوانید بگویید که ژان ژاک روسوی فیلسوف چه مدرک تحصیلیای داشت؟ آیا کم بودهاند کسانی که در عرصههایی، بدون مدرک دانشگاهی و یا در زمینههای غیر از تخصص خود آثار گرانبهایی آفریدهاند؟