Skip to main content

دوستان .....بخاطر آنچه که

دوستان .....بخاطر آنچه که
lachin

دوستان .....بخاطر آنچه که بیشتر با راسیسم فرهنگی و زبانی موجود در ایران بیشتر آشنا بشویم, شما را دعوت به خواندن متن کامل نامه (( پرویز ورجاوند )) دبیر کل سابق جبهه ی ملی ایران به سید محمد خاتمی, رئیس جمهور سابق ایران را در اینجا درج میکنم . محتوای این نامه , گویای یک فرهنگ بیماری را خوب نشان میدهد. نتیجه گیری را به عهده وستان میگذارم...
متن کامل نامه پرویز ورجاوند (دبير کل سابق جبهه ی ملی) به سيد محمد خاتمی (رئيس
جمهور پيشين جمهوری اسلامی ایران)

بنام خداوند جان و خرد
جناب آقای خاتمی ریاست محترم جمهوری
با درود و آرزوی سلامتی و توفيق افزون تر در خدمت به ملت بزرگ ایران برای آنجناب جناب آقای رئيس


جمهوری ، من نيز چون دیگر باشندگان این سرزمين طی سه سال گذشته شاهد کوششها و تلاشهای
صميمی جنابعالی برای ایجاد یک فضای متفاوت و باز در کشور و رهانيدن آن از شرایط خاص بحرانی بوده و
هستم و پيگيری آنجناب در زمينه توسعه سياسی و سامان دهی کشور بر اساس یک جامعه مدنی را ارج
می نهم. ولی اجازه می خواهم به عنوان شهروندی که از 15 سالگی بون وقفه نيم قرن است در تمامی
فعاليتها و مبارزات ملی حضور داشته و فشارها و زندان های دوران شاه و سپس جمهوری اسلامی
نتوانسته او را دلسرد و نااميد بنماید توجه آنجناب را به توطئه سنگينی که در قبال وحدت ملی ، یکپارچگی
کشور و استقلال آن در حال شکل گرفتن است جلب و تقاضا کنم تا موضوع را جدی و اساسی تلقی
بفرمایيد و هر چه سریعتر هياتی صاحب صلاحيت و آگاه و ميهن دوست را که به استقلال و وحدت ملی و
یکپارچگی کشور و توانمند ساختن فرهنگ ملی به عنوان مهمترین اصل می اندیشند و آنرا برای هر تحول و
توسعه ای اساس کار ميدانند مامور بفرمایيد تا از ابعاد مختلف ، موضوع را چنانکه هست بررسی و در کوتاه
مدت پيشنهادهای لازم را برای اقدامی موثر به حضورتان تقدیم بدارند.
آقای رئيس جمهور، از سالها پيش فعاليتهای جهت داری ........... برای رودرروئی با پدیده وحدت ملی و زیر
پرسش بردن آن به بهانه وجود قوميتها و زبانها و گویشهای مختلف در ایران جریان داشته و با وجود سيطره
بی چون و چرای ارگانهای اطلاعاتی و امنيتی بر همه امور هيچگاه با آن برخوردی صورت نگرفته است. این
در حالی است که نيروهای ملی و گستره صاحبان اندیشه و قلم وابسته به آنها که دغدغه اصلی شان
حفظ یکپارچگی ميهن و وحدت ملی بوده است، زیر فشار قرار داشته اند. نگاهی به انتشار کتابها و نشریات
پرشماری که اساس کارشان بر درهم شکستن وحدت ملی و زبان فارسی به عنوان محور همبستگی
فرهنگی جامعه قرار دارد ، بيانگر ميدان دادن به این جریان خزنده است.
جناب آقای خاتمی، ميدانيد که تاکنون سه کنگره بنام " آذربایجانيان جهان " در آمریکا و آلمان با سکانداری و
حمایت مالی ترکيه و مشارکت علنی جمهوری آذربایجان و زیر پرچم آن کشور تشکيل و در آنها درباره
پيوستن آذربایجان به جمهوری آذربایجان و رسميت یافتن زبان ترکی در ایران سخن گفته شده است .
شماری از دانشجویان ایرانی اهل آذربایجان که در ترکيه مشغول تحصيل هستند بدون ثبت در پاسپورت، با
هزینه ترکيه به این کنگره ها برده شده و در آنها شرکت یافته اند. نمی دانم از سوی دستگاه وزارت خارجه
چه گزارشهایی در این باره دریافت داشته اید و چه مواضعی اتخاذ شده است.
جناب رئيس جمهوری، نمی دانم تاکنون دستگاه ریاست جمهوری و ارگانهای فرهنگی کشور گزارشی در
باره نوشته های مجله ها و روزنامه های: بارليق ( درستش وارليق است ) – چيچک ،نوید آذربایجان ، اميد
زنجان، مبين، شمس تبریز و... دیگر نشریه های دوزبانه به حضورتان تقدیم داشته اند یا نه ؟ دور به نظر
ميرسد که چنين گزارشی دریافت کرده باشيد و در برابر مواضعی که در آنها گرفته شده بی تفاوت مانده
باشيد.
نمی دانم مقامهای کشور از نوک هرم تا به پایين که طی دو سه سال اخير نسبت به ساده ترین جمله
های نشریت اصلاح طلب بشدت برآشفته می شوند و تا مرز توقيف و زندانی کردن پيش ميروند و مقامهای
نظامی تا حد زبان بيرون کشيدن به تهدید می پردازند ، در برابر نوشته هایی که از هموطنان آذربایجانی به
عنوان " ملت آذربایجان " یاد می کنند و از " حقوق ملت آذربایجان " سخن می گویند چه واکنشی نشان
داده اند ، بی تفاوتی در برابر این جریان خزنده تا