خانم سلیمانی, ما بدلائل ذیل نمی توانیم خود را ایرانی ندانیم :
1- معنی سیاسی-هویتی کلمه ایرانی مترادف امریکائی, بریطانیائی , ایطالیائی و غیره به مفهوم شهروند یک محدوده جغرافیائی با سیستم دولت ملتی بنام ایران نیست بلکه بار سیاسی نژادپرستانه دارد. فارغ از استنباط افراد که میتواند متفاوت باشد, مفهوم رسمی ایرانی- درجغرافیای ایران- به آریا ئیان فارس, کرد, بلوچ, تاجیک, پشتون, ارمنی, اوستائی, تات و غیره اطلاق می گردد. آقای کرمی, من و شما شبیه نروژیها و آلمانیهای آریائی نژاد نیستیم و این ادعا همانند ادعای سومالیائیها که خود را از نژاد فارس شیراز میدانند مضحک است. در ایران نگاه رسمی و عمومی به ایرانی و ایرانیت نژادیست نه شهروندی و درست به همین علت باید تنور تئوری آزری را گرم نگه دارند. جالب است بدانید که طبق آخرین گروه بندی هاپلوگروپهای ژنتیکی منطقه ,تنها نیم درصد مردم ساکن ایران فعلی
2- همانطوریکه شما هم بدرستی اشاره کرده اید صفت ایرانی تنها مختص فارس ها است چرا که تاریخ رسمی, زبان رسمی, اسطوره ها, قهرمانان, شاعر ملی و ... همه از فرهنگ فارسی اخذ شده اند و از نمادهای ما و شما در این دولت-ملت نه تنها اثری نیست بلکه دکترین فرهنگی, سیاسی, امنیتی, اموزشی وغیره در ایران بر علیه ما ترکها و ملت عرب تدوین شده و اعمال میسشود. بجرات میتوان گفت که از معدود نقاط مشترک فکری اکثریت بزرگ متعلقین به فرهنگ ایرانی, دشمنی با ترک و عرب است .
3-راز آشکار اینست که کلمه ایران برای شهروندان عادی اروپائی و امریکائی قطع دست, سنگسار, اعدام, کهریزک و غیره و ذالک را تداعی می کند. اکثر روشنفکران اروپائی که اشنائی با منطقه دارند هم, بخش بزرگی از همتایان ایرانی خود را قضاوتی judgmental , خود بزرگ بین, کج فهم, اهل نصیحت منبری, اهل جدل argumentative و لمین می دانند که جعلیات 80 ساله خود را, خود باور کرده است!!!! و چنان با حرارت از آنها سخن می گوید که برای خلاص شدن از شرشان به عبارت " شما درست می گوئید" متوسل می شوند. باور کنید حرف دل خود را, زمانی که توضیح میدهید چرا ایرانی نیستید و اعتمادشان را جلب می کنید با شما در میان می گذارند.
4- هرچند جمهوری آزربایجان, از نظر جغرافیای محل تولد و یا حقوق شهروندی , من و شما را احاطه نمی کند ولیکن از نظر فرهنگی, تاریخی و ائتنیکی نماد ما در دنیاست. ما هزار بار از ایران دورتر و هزار با به آزربایجان شمالی نزدیکتریم. از افتخارات ترک بودن همین بس که ما در ایران, با شاه و شیخ بصورت توده ای و نهادینه مخالف بوده و هستیم . هنوز هم مثل همیشه نسیم تجدد و انسان گرائی از آزربایجان به سمت مناطق فارس نشین می وزد. جمهوریهائی که ما بنا نهاده ایم همه سکولارند و مدرن و با تمام نقائصشان از دموکراتیک ترین دوران ایران, دموکراتیک تر و انسانی ترین برحه ایران , اومانیست تر هستند.
به امید روزی که سوال ساده " کجائی هستین" اروپائیها و امریکائیها را, با جواب بسیط" شهروند ترک آزربایجا ن جنوبی از منطقه سر سبز مغان" را بدون هیچ توضیح اضافه ای بتوان بعنوان پاسخ داد .