Skip to main content

قسمتهایی از کتاب تاریخ ماد اث

قسمتهایی از کتاب تاریخ ماد اث
Anonymous

قسمتهایی از کتاب تاریخ ماد اث دیاکونف که در کتاب زهتابی به عنوان مرجع از آن یاد شده:
"از قرن هفتم قبل از ميلاد به بعد به تقريب، تمام نام هاي مادي كه به ما رسيده ريشه واضح ايراني دارد ... اين دلايل براي اثبات اين كه زبان مادي (گروه ايراني) لسان مشترك و همگاني اتحاديه قبايل ماد بوده است، كافي به نظر مي رسد (ص 144). در سرزمين ماد، از قرن نهم تا هفتم قبل از ميلاد، چه از روي اصطلاحات جغرافيايي و چه اسامي خاص، پيش رفت عنصر لساني ايراني از مشرق به طرف غرب آشكارا مشهود مي باشد (ص 145). به موازات توسعه حدود سرزمين ماد در قرن هاي هفتم و ششم قبل از ميلاد دايره انتشار زبان مادي – ايراني نيز وسيع تر گرديده است و يكي از علامات آن همانا توسعه دامنه نشر

اسامي مادي – ايراني مي باشد (ص 148). زبان مادي ايراني ظاهرا زبان مشترك قبايل ماد بوده و ظهور اسكيت ها محتملا وضع زبان مذكور را بيش از پيش استوار ساخت، زيرا كه تقريبا بدون ترديد مي توان گفت كه اسكيت ها آن زبان را به آساني مي فهميده اند ... محتملا نفوذ مغان و كيش ايشان در سراسر خاك ماد در عين زمان بسط يافت و زبان مغانْ زباني ايراني بود (ص 255). زباني كه مردم عهد باستان مادي مي ناميدند به زبان هاي ايراني تعلق داشته و از اين رهگذر مانند زبان هايي بوده كه اقوام اسكان داده شده و لااقل اكثر اقوام صحرانشين آسياي ميانه، كه اكثريت قاطع اخلاف شان اكنون به يكي از زبان هاي گروه تركي سخن مي گويند، بدون استثنا در عهد باستان بدان متكلم بودند (ص 63). از اواسط هزاره اول قبل از ميلاد در بخش اعظم پهنه هاي ايران‌زمين زبان هاي هندواروپايي (ايراني) كسب برتري كردند و اقوامي كه متكلم به السنه مزبور بودند بعدها فرهنگ بزرگ ايران را آفريدند ... دانش غرب در عصر حاضر، به درستي متوجه نفوذ ايشان در سرزمين ماد و حركت تدريجي شان از شرق به غرب گشت (73-72)."

«تنها مورد استعمال مجاز اصطلاح آريايي درباره اقوامي است كه در ازمنه باستاني خود، خويشتن را آريا مي ناميدند. هنديان و ايرانيان (پارسيان) و مادها و اسكيت ها و آلان ها و اقوام ايراني زبان آسياي ميانه خود را آريا مي خواندند»

(ا. م. دياكونوف: «تاريخ ماد»، ترجمه كريم كشاورز، انتشارات علمي و فرهنگي، 1380، ص 142، سطرهاي 5 تا 9، و يادداشت هاي 12 تا 17 ص 82-481).


دياكونوف، پژوهشگر روس، در بخش مربوط به "ماد" تاريخ ايران كمبريج (1985، ص 42)، كه سي سال پس از كتاب تاريخ ماد او منتشر شده است، همچنان و به تأكيد، به آريايي بودن مادها تصريح كرده است:


(= تا حدي مسلم است كه قبايل دام دار داراي [اقتصاد] فرعي كشاورزي، كه فرهنگ هاي باستان شناختي سروبنيا (كورگان) و آندرونووي دشت هاي اروپاي شرقي، قزاقستان و آسياي ميانه شوروي [سابق] را در هزاره دوم پ.م. پديد آوردند، پيشروان مستقيم سكيث ها و سكاها، يعني ايرانيان شرقي بودند. اما اين بدان معنا است كه انشعاب قبايل هندوايراني (آريايي) زبان به هندوآريايي و ايراني، مي‌بايد پيش از پيدايش اين دو فرهنگ باستان شناختي رخ داده باشد. اين باز بدان معناست كه نياكان گويندگان زبان هندوآريايي و گويش هاي ايراني غربي (مادي، پارسي و پارتي) مي‌بايد زماني زودتر، در پايان هزاره سوم پ.م. يا آغاز هزاره دوم پ.م. به بخش جنوب غربي آسياي مركزي و ايران شرقي رسيده باشند. در طي هزاره دوم پ.م. بخش عمده اي از جمعيت نجد ايران لابد به زبان هاي هندوايراني، و شايد حتا به زبان هاي ايراني باستان، سخن مي گفته اند.)


همچنین در یکی از آخرین کتابهای خود، دیاکونوف به صراحت میگوید:


The Turks, conquering lands which had been inhabited by peoples speaking languages of the Iranian branch of Indo-European (Khorezm, Sogdiana, Bactria, Media, Persia, etc.) took wives from the local population and merged with it, both culturally and – in many parts of this territory – also linguistically.

(The Paths of History – Igor M. Diakonoff, Contributor Geoffery Alan Hosking, Published in the year 1999, Cambridge University Press, pg 88)

در جمله بالا دیاکونوف به صراحت مادها را ایرانی میداند و سرازیر شدن ترکها مال دوران بسیار پس از مادها ذکر کرده است.