Skip to main content

افزوده :

افزوده :
آ. ائلیار

افزوده :
درقسمت اول مقاله و اینجا مقوله «زاویه ی نگاه حسی» را مطرح کرده ام.در زبانشناسی توجه را به «گرامر،واژه های مشترک،میتوس،تاریخچه» معطوف میکنند. تا جایی که اطلاع دارم ندیده ام کسی مقوله «زاویه ی نگاه حسی» را در این عرصه بکارگیرد.
منظور از زاویه نگاه visual angle یا Blickwinkel است. با عناصر:احساس،اندیسه،استاتیک، باور، میتوس درمیامیزد مقوله ی «روح زبان» را میافریند.
مقوله ی «روح زبان» تکامل زاویه نگاه در پراتیک و رفتار است.که هسته ی مرکزی آنرا تشکیل میدهد. در حقیقت ما دربررسی خود به دنبال روح زبان هستیم؛
و از دریچه ی «زاویه ی نگاه» داحل فنومنها میشویم.


مثال در سومری:
u یا ud=روز= آفتاب=gün
u-şu=غروب آفتاب= gün-batan
izi=آتش : (isi داغ-گرم،درترکی ) در کلمه ی ترکی cı-z = یاندیران=داغ=گرم=سوزاننده را در «زبان کودکان» داریم.
ترکی در تعریف هوای داغ گوید : havadan ud-yağır یا ciz di əl vurma
زاویه ی نگاه :
1-در ترکی و سومری استعمال کلمات «روز و رفتن روز=غروب» یکی ست. (احساس و درک و بیان فنومن)
2- همینطور در مورد «آتش» نیز . توسط عامل «داغ» باز یکی ست.
3- این یگانگی در زبانهای انگلیسی-فارسی-آلمانی وجود ندارد.
سه کلمه ی یاد شده ی سومری تنها در ترکی این «ارتباط بین پدیده ها» را برقرارکرده تولید «احساس مشترک» میکند.
همانطور که گرامر مهم است زاویه نگاه حسی نیز در شناخت زبانها اهمیت کمی از آن ندارد.
قصد دارم ضمن بکارگیری عناصردیگر زاویه نگاه و روح زبان را نیز به عنوان یک عنصر بسیار مهم در شناخت پیوند دو زبان سومری-ترکی بکارگیرم.
4-
ĝeškiri6
gukiri [CRY] (8x: Old Babylonian) wr. gu3-ĝeškiri6; gu3-kiri6 "battle cry" Akk. ikkillu
سومری ĝeškiri6
= qışqırmaq درجنگ- ترکی.
tu-un = جنگ
u در اصل صدایی ست بین ö و e
اگر t را به d تبدیل کنیم و u را به ö که مجاز هستیم .قانون مند است -کلمه ی سومری tu-un میشود dö-ön = جنگ = از dö-üş -mək
wood در انگلیسی = ağac=tir=meşə در ترکی. و توجه شود به qış و odun
udun در سومری معنی ocaq میدهد.
eş سومری= سرد

ĝeš
ĝeš [TREE] wr. ĝeš; mu; u5 "tree; wood; a description of animals" Akk. işu
šagkal [TREE] wr. ĝeššag4-kal "a tree, a type of willow" Akk. šakkullu
tir [FOREST] wr. tir; ĝeštir "mud; forest, wood" Akk. luhummû; qištu
eš [COLD] wr. eš13 "(to be) cold" Akk. kuşşû
اینجا هم زاویه نگاه و روح زبان پیوند سومری و ترکی را نشان میدهد.
lu-lu-bi :
lu-lu-bi نام طایفه ی لولوبی ( درتاریخ آذربایجان معروف است). در قسمت اول به وجود نام «لولو ممد» در اورمیه نیز اشاره شد.
lu-lu جمع lu ، مردان . bi ضمیر ملکی ست. معنی نام لولوبی تقریبا = بیزیم کیشیلر یا آداملار.bizim-kişilər=öz-adam-larımız
این نام نشان میدهد طایفه ی lu-lu-bi خویشاندی با سومریها داشتند. اسمشان هم سومری ست.