آقای رازی،
حق با شماست: کار این مملکت با احمدی نژادها به همینجا می رسد. طنز روزگار را ببینید: آقای قابوسی به عربی کسروی ایراد میگیرد، کسروی که همۀ عربی دانهای بزرگ زمانهاش مثل قزوینی سواد عربی اش را ستایش میکردند. او در مجلۀ العرفان صیدا مقاله به عربی می نوشت. حالا آقای قابوسی که بضاعت را بضائت می نویسد (از این جور غلط ها در نوشته های او خیلی می شود پیدا کرد) آمده به کسروی ایراد می گیرد که ابن حوقل را بد ترجمه کرده است. به قول معروف، در دیزی باز است! وقتی در بارۀ زبان آذری مثال از اردبیل می آورند، این ها (پان ترک ها) می گویند آنجا مرز است و دلیل نمی شود. وقتی مثال از گلین قیه و دیگر جاها می آورند، می گویند مردم آنجاها از جاهای دیگر ایران آمده بودند. وقتی از تبریز مثال می آورند، مثل مثالی که از جامع الحان عبدالقادر مراغی آوردم، لابد میخواهند بگویند ما که به گوش خود نشنیدیم.
آقای رازی،
آقای رازی،
Anonymous
به هر حال، همان طور که گفتم، بحث با این ها بیهوده است. این ها نقد را رها کرده اند، چسبیده اند به نسیه. یک مثال از زبان ترکی در آذربایجان پیش از آمدن سلاجقه نمیتوانند بیاورند، رفته اند چسبیده اند به زبان های مرده تا مثلاً ثابت کنند که زبان سومری یا عیلامی با ترکی از یک خانواده اند. چه کار میخواهید بکنید با اینها؟ آری: سخت گیری و تعصب خامی است - تا جنینی کار خون آشامی است.