Skip to main content

حقارت نگاه -حقارت اندیشه:

حقارت نگاه -حقارت اندیشه:
آ. ائلیار

حقارت نگاه -حقارت اندیشه:
گاهاً حقارت نگاه، نشانه ی حقارت اندیشه است.
اندیشه ی «تبعیض گرانه» در مقایسه با اندیشه ی «عدم تبعیض» «حقیر» است. نگاهی که براساس اندیشه ی تبعیض گرانه به «رفتار و پدیده ها و کار» میشود نیز به همین پایه «حقیر» است.

- صدها سال است که دیوان حافظ «ادیت» میشود هنوز پایان نیافته است. کتاب فردوسی هم همینطور است. و اثرهای دیگر.
-اسماعیل خویی در مقاله ی بلندی «خبط های شاملو» در کلمات و جملات را توضیح داده.
-ساعدی میگوید «چیزهایی که من می نویسم یکی باید باشد که ادیت کند» نقل به مضمون.
- از شاملو نقل است که گفته «بوف کور را میخواستم ادیت کنم که صرف نظر کردم» نقل به مضمون.
- وجود شغل«ادیتوری» در کار نوشتن و نویسندگی.
- ادیتوری در روزنامه نگاری.

اینها واقعیاتی ست که نشان میدهد «اگر شخص ادیب هم باشد نیاز هست که نوشته اش ادیت شود».

وقتی ادیتور نیست و نوشته همینجوری منتشر میشود «طبیعی» ست که در نوشته ی قلمزن ممکن است حین کار «املای اشتباهی» بیاید.
حتی کار ادیتور هم نیاز به ادیتوران دارد. و چیزی بدیهی ست.
حالا این «اشتباه لبی نگارشی» را «دلیل عدم بضاعت علمی» قلمزن بشماریم نشانه ی «حقارت نگاه و اندیشه» است، که
فرهنگ تبعیض گرانه مبلغ آن است.
اینان قبل از اینکه «معلم املاء» باشند بهتر است تکلیف خود را با «حقارت نگاه و اندیشه ی خود» روشن کنتد.
-------
من نوشته ای را که منتشر میکنم :
-به خاطر «سایت» ، زبان مقاله ، عدم تمرکز نویسنده هنگام نگارش روی املای واژه ها ، و احساس مسئولت در «درستی نگارش» ، اگر فرصت داشته باشم «کمی ادیت» میکنم. که از اشکالات چشمگیر کاسته شود.
- همینطور به خاطر حفظ « کلام محترمانه» ، و یا مشکل تفاوت در« استعمال جملات فارسی و ترجمه ای» .
با دقت در این نکته که نویسنده موافق باشد و ایده ی او نیز حفظ شود.
-گاها نویسندگان این کار را دوست ندارند و میخواهند نوشته یشان همانطور که ارسال شده درج شود.
- متاسفانه در این مواقع نمی توانم کاری بکنم. میکوشم انتشار اینگونه نوشته را به عهده ی دیگر همکاران بگذارم. و اگر کسی هم منتشر نکرد بدون ادیت درج میکنم. یا متن جدید نویسنده را جایگزین میکنم.
نوشته های من و یا هر قلمزن دیگر دهها و صدها اشکال دارند. قسمتی با ادیت رفع میشود ولی باز خیلی چیزها باقی میماند.
«درست و نادرست نویسی نیز نسبی ست.» به خصوص برای ماها که به «زبان غریبه» می نویسیم.
به قول صمد بهرنگی «منهم دوست ندارم به زبانی بنویسم که بلد نیستم». ولی «اجبار» است و تبعیض، که ادامه دارد.
اما این پروسه را قطع میکنیم و به زبانی می نویسیم که از آن خودمان است. و درست و غلط اش هم از آن ما.

کسی که «بضاعت علمی » دارد ، در ترکی = bilimdən varli گفته میشود. اگر به زبان خود بنویسیم نه با «همزه» کار داریم و نه با «عین الله».