Skip to main content

- با پیدا کردن چند جمله از

- با پیدا کردن چند جمله از
آ. ائلیار

- با پیدا کردن چند جمله از لهجه ی «تاتی یا مانند آن» در این کتاب آن کتاب ، یا چند «روستا» اینجا و آنجا ؛ و یا چند نفر با زبان کتابت ، از دیدگاه علمی نمی توان گفت زبان شفاهی اکثریت مردم مثلا تات بود. کاری که «ایران پرستی» میکند. این کار ربطی به علم ندارد.
بل به «ناسیونالیسم و ایده لوژی ملیگرایی مربوط است. «ربط دادن علم به ایده لوژی» متد یک قرنی ناسیونالیسم ایرانی ست. این کار خلاف علم و منطق است. اگر عمدا صورت گیرد-که میگیرد- کلاه گذاری ست. و خریدار ندارد. «شیادی شبه علمی» شناخته شده است.

--------
در اورمیه ما روستا های ارمنی نشین؛ آسوری - ارمنی نشین، نیمه ترک نیمه کرد داریم. اینها هرکدام دلیل خاص خود را دارند.
یا روستاهایی با نام «عربلی» داریم که اشاره است به بخشی از اهل ده که در گذشته ها «خانواده های عرب» بودند. «مهاجرت چند خانواده ی عرب» .
-روستا های کرد یا نیمه کرد بخاطر «همسایگی دو خلق ترک و کرد» است.
-روستاهای مسیحی نشین بخاطر مهاجرت قدیمی ارمنی ها و آسوری ها ست. بعلاوه که ارمنستان و آذربایجان نیز در همسایگی هم اند.
اینها را نمی توان دلیل بر آن دانست که مثلا زبان مردم آذربایجان ارمنی یا آسوری یا کردی ست.
کسانی که از این راهها وارد ناسیونالیسم میشوند «شناخته شده اند».
- آذربایجان با «قوم فارسی زبان» هم همسایه است.
در این مهاجرت ها ، اسکانها ی« دلبخواه یا دستوری» پای حکومتها هم در میان بوده است.
اینها مسایل علمی ست و کار علم . نباید قاطی سیاست کرد. همچنان که جوادی و دیگران میکنند.
این کار برازنده اهل علم نیست. حتی اهل سیاست هم نیست. این دو رشته چهار چوب جداگانه ی خود را دارند.
- ترس از« تجریه » نباید دلیل «شبه علم» سازی شود-که شده. و به عمد نیز شده.
راه حل «عدم تجزیه» رفع تبعیض صد ساله و جبران خسارت است.
---------
بابک امیر خسروی -اهل تبریز-چپ در مصاحبه با سرگوهی میگوید: تدریس به زبان مادری صورت بگیرد بعد از صد سال ایران تجزیه میشود.
- یا جوادی در مصاحبه ی افق به خاطر ترس از تجزیه مخالف تدریس به زبان مادری ست.
- این اندیشه «حقوق را نقض میکند بخاطر جلو گیری از تجزیه» .
-هر دو نفر تا میتوانند بخاطر ترس شان «شبه علم سازی» میکنند.
- بابک حتی «ایده ی چپ»- «تعیین سرنوشت»- را که قبول دارد کنار میگذارد و «آبروی چپ» را هم می برد.
خود را با «ایده لوژی شونیسم» سرگرم میکند. چپی که حق تعیین سرنوشت آگاهانه و داوطلبانه را کنار بگذارد چپ نیست. یک شونیست تمام عیار است. متاسفانه بخشی از چپ دچار بیماری شونیسم فارسی ست.
-درحالیکه مشکل تجزیه راه حل اش نه علم سازی و نه نقض حق تعیین سرنوشت است.
راه حل عدم تجزیه دوتاست:
1- رفع تبعیض جبران خسارت
2- انتخاب آگاهانه و داوطبانه ی مردم جهت همزیستی.
غیر از این راه حلی ندارد.
----
0- یا «تکرار کشتار 21 آذر» که این بار عملی نیست.
و در سرتاسر ایران جلو آنرا میگیرند.
- آویختن به دامن کشورهای بزرگ هم چاره گر نیست.