Skip to main content

آقای سنجری شما نوشتارتان را

آقای سنجری شما نوشتارتان را
Anonymous

آقای سنجری شما نوشتارتان را بمنظور القا این توهم که تمدن و دموکراسی غربی را از الف تا یا میل نموده و کاملا هضم کرده اید با صحبت از اهمیت نقد و انتقاد و نقش آن در مدنیت دموکراتیک جهان آزاد شروع نموده اید. با احترام معتقدم که فرسخ ها از رفتار و افکار دموکراتیک دورهستید. بعنوان مثال در نوشته های قبلی تان داریم که گله مندید و حتی عصبی هستید که چرا ما ترکهای تجزیه طلب , با وجود اینهمه شواهدی که همفکران شما از تاریخ رسمی ایران ( همانی که در طول دوران تحصیل مثل شما خوانده ایم و امتحان داده ایم!!!! و نمره قبولی هم گرفته ایم!!!!) ارئه می دهند, باز قانع نمی شویم که فارس بودیم و ترک شدیم و حالاهم بهتر است سیاست آسیمیلاسیون حاکم را بپذیریم و هرچه سریعتر به اصلیت خود برگردیم. شما تصورتان از انتقاد, درست همانند بحث های اخوندی حوزه های ضدعلمیه است که با قانع شدن یک طرف خاتمه می یابد!!!!

باور بفرمائیید انسانها با یک بحث و دو بحث, با یک کتاب و دو کتاب, با یک مقله و دو مقاله فکرشان شکل و فرم نگرفته , تا با سخن شماهاهم که تکرار مکررات است عوض شود. چرا این فکر به ذهنتان خطور نمی کند که ضعف در منطق شماست و برائی لازمه را ندارد. ما با وجود اینکه هر آنجه که می گوئید کاملا واقفیم و درک میکنیم, با شما مخالفیم و معتقدیم شما محصول طبیعی یک سیستم فکری 80 ساله هستید. اما شما قادر به درک موضع ما نیستید و مجبور هستید به تئوری توطئه متوسل شوید. مبانی بنیادین رفتار دموکراتیک حکم میکند که یک دموکرات حرف و منطق مخالف خود را درک کند . فکر میکنم علت عدم تاثیر سخنان شما اینست که انرژی خود را در دالانهای تاریک تاریخ و برخورد گزینشی با نوشته های تاریخی و کتمان شواهد تاریخی دیگر, تلف می کنید. بقول دوستی که می خواست از شر مباحثه با طرفداران جعل تاریخ و پایمال کننده گان حقوق بنیادین ما خلاص شود گفت "بابا اصلا مادر بزرگان ما خواب نما شدند و گفتند ما ترکیم و ما هم تصمیم داریم ترک بمانیم و اگر از حق تعیین سرنوشت خود استفاده کنیم , قانونا می توانیم کشور مستقل خود را هم داشته باشیم" . مسئله ملیتها در ایران یک مشکل حقوق بشریست و راه حل حقوقی دارد نه تاریخی.