Skip to main content

جناب ا- یزدانی نوشته‌اند:

جناب ا- یزدانی نوشته‌اند:
اژدر بهنام

جناب ا- یزدانی نوشته‌اند: "برای من مهم نیست که زبان ترکی در ایران ده هزار سال قدمت دارد و یا 100 سال. من در قرن 21 و در دنیای مدرن زندگی میکنم..."
به نظر من این اصل مساله است.
تاریخ به گذشته‌ها تعلق دارد. ما می‌توانیم درباره مسائل تاریخی بحث و بررسی کنیم و اطلاعاتمان را دقیقتر سازیم ولی نمی‌توانیم آنها را تغییر دهیم و یا برای حل مسائل امروز، تاریخ را معیار قرار دهیم. در گذشته، مرزها، محل سکونت اقوام، فاتحان و مغلوبان و زبان مناطق سیال و متغیر بوده‌اند. امروز هم چنین است و فردا هم می‌تواند چنین باشد. اگر همین امروز موج مهاجرت به اروپا را در نظر داشته باشیم، درمی‌یابیم که ترکیب جمعیتی، حتی امروز هم در حال تغییر است.
گویا اسکندر مقدونی تا حوالی سال 336 ق. م. از شهر خود خارج نشده بود ولی ده سال بعد تا هندوستان پیش رفت و در مسیر خود امپراتوری بزرگ هخامنشیان را به نابودی کشاند.

چنگیزخان مغول که پا از قبیله خود بیرون نگذاشته بود و دنیای بیرون از قبیله خود را نمی‌شناخت، تا قلب اروپا پیش رفت و دنیایی را ویران کرد.
تاریخ سرشار است از تهاجمات و جنگها و کشتارها و مهاجرتها و جابجایی‌ها. هر سرزمینی در هر دوره‌ای اقوام و ملل مختلفی را در خود جای داده بود.
تحقیق درباره گذشتگان، می‌تواند اطلاعات ما را از گذشته افزایش دهد و در بهترین حالت می‌توان از آن درسهایی گرفت ولی تاریخ نمی‌تواند معیار برخورد با مسائل امروز ما باشد.
به نظر من باید دید که امروز در کجا قرار داریم، چه و که هستیم، چه خواستها و نیازهایی داریم، با کدام مسائل و مشکلات روبرو هستیم و حقوق و وظایفمان چیست.
به نظر من در مورد زبان مهم این است که مردم سرزمینی، امروز به چه زبانی تکلم می‌کنند و می‌خواهند (با تاکید بر خواستن) به چه زبانی تکلم کنند و آموزش ببنند و امورات خود را سر و سامان دهند. این حق مردم است که خود تصمیم بگیرند. معیار، قدمت آن زبان نیست بلکه صرفنظر از اینکه آن زبان، هزاران سال قدمت داشته باشد و یا همین امروز اختراع شده باشد، تنها معیار می‌تواند خواست آن مردم باشد. هرگونه تحمیلی بر آنها، تجاوز به کرامت انسانی است.
مسلما در این مورد مشکلات عملی بسیاری پیش رو قرار می‌گیرند ولی مشکلات را باید حل کرد، حذف صورت مساله، حل مشکل نیست.