من موفق نشدم مامان
Anonymous
من موفق نشدم مامان
اما به برادرهام نگو
همینطور به پدر هم نگو.
بهشون بگو
من رسیدم، به آنجایی که پدربزرگ زیاد ازش تعریف میکرد.
جایی که تانکها مسئول پخش آب و گلوله ها از جنس آبنبات اند.
اینجا که هستم نان هم زیاد است
پول کم ندارم بپردازمش.
اینجا که هستم برای جهانی بهتر میجنگند.
بهشون بگو من در ... هستم
و
قایقم هم
غرق نشده...