Skip to main content

نمونه ی اندیشه ی یک راسیست

نمونه ی اندیشه ی یک راسیست
آ. ائلیار

نمونه ی اندیشه ی یک راسیست ایرانی:
«ترکها و آذریها در مناطق دیگر آسیا ، مهمان هستند . یا باید به چین باز گردند یا باید از آنان ، ترک زدایی شود .»
منبع کامنت بالا. نام کاربرقدیمی سایت ایرانگلوبال:«اشتفانلو-نام قدیمی او :استخانلو»

این اندیشه تنها از آن این کاربر نیست. این اعتقاد در ایران یک فرهنگ است. به نام «فرهنگ تبعیض».
با سابقه ی حداقل 80 ساله.
برپایه ی این فرهنگ «سیاست یکسان سازی شاه وشیخ » ، سیاست تبعیض و ژنوساید فرهنگی-سیاسی-اقتصادی،جنسی در ایران
نزدیک به یک قرن است که ادامه دارد.
اکنون در سراسر ایران «جنبشهای رفع تبعیض» به مثابه «آتش زیر خاکستر» جریان دارد.
اگر راه حل « حقوقی» عاقلانه ای یافت نشود آینده ی تاریکی پیش روی جامعه ی ایران قرار دارد.
امیدوارم «روشنفکران فارسی زبان، نویسندگان و هنرمندان فارسی زبان» پس از یک قرن سکوت در مقابل تبعیض
احساس مسئولیت کنند.

سئوال این است : « چه میتوان کرد؟ راه حل نسبی چیست؟»

این فرهنگ تبعیض از آن جامعه ی ایران نبوده و نیست. تقریباً 1/5 قرن است که از فرهنگ راسیستی اروپا شاخه شده و در جامعه ی ما ریشه دوانده و شکوفا شده است. عرصه ی فرهنگ و سیاست و آموزش را در حیطه ی خود گرفته است.
حتی گستره ی قلم نویسندگان را نیز درچنگال خود دارد.
جنبش های رفع تبعیض رغبتی به آثار نویسندگان فارسی زبان ندارند. اینان را به حق « قلم زنان شونیست» می نامند. که در برابر تبعیض 80 ساله سکوت اختیار کرده و یا به نوعی با آن همگام بوده اند.

روی سخن من با خدمتگذازان شاه و شیخ نیست. با روشنفکران و نویسندگان و جامعه ی فرهنگی دموکراسی خواه فارسی زبان ایران است. بدون حل مشکل فرهنگ تبعیض، ایران روی دموکراسی نخواهد دید. راه دموکراسی در ایران از راه رفع فرهنگ تبعیض و خرافات مذهبی و دیکتاتوری میگذرد.

حیف است که نویسندگان و هنرمندان و روشنفکران جامعه یک عمر تولید آثار فرهنگی کنند با مارک «شونیسم». و این فرهنگ به حق از سوی تبعیض دیدگان جامعه که 70 درصد جمعیت کشور را تشکیل میدهند دور ریخته شود. براستی حیف است این تلاش که خود را به «زهر تبعیض و شونیسم» آلوده کند. چرا نباید این فرهنگ «فرهنگ برابرطلبی و دموکراسی خواهی » شود؟

خانمها و آقایان در کانون نویسندگان داخل و خارج، در سازمانهای سیاسی ، در جامعه ی هنری از خودتان بپرسید
برای حل این مشکل فرهنگی و سیاسی «تبعیض» چه مبارزه ای را پیش برده اید؟
از تبعیض دیدگان بپرسید جواب روشن است: « ما چیزی ندیده ایم به جز سکوت و همراهی با تبعیض!»
آیا این، حکم «رد آثار فرهنگی» شما و تلاشهای یک عمریتان نیست؟
حیف نیست این همه عمر که به پای آنها صرف شده است؟

مسئله رفع دیکتارتوری،تبعیض،بی عدالتی اجتماعی،خرافات، کسب «آزادی و برابری» همه بهم گره خورده است.
پیش از هرچیز خود را از سموم تبعیض ، از شونیسم رها کنید.
به زحمتکشان،تبعیض دیدگان، برابری خواهان نزدیک شوید.
دوستانیکه در آرزوی سعادت همگانید، تبعیض دیدگان را دریابید
زحمتکشان و برابری خواهان را دریابید
آثار و حرکات و تلاشهای شما وقتی ثمربخشند که از سوی ستمکشان مورد قبول واقع شود.
زحمات شما وقتی بیهوده نیست که از سوی ستمکشان استقبال شود.
خود را به خواسته ی ستمکشان نزدیک کنید. پیروزی بدون حمایت اینان محال است.