Skip to main content

حمزه اصفهانی می گوید " دری

حمزه اصفهانی می گوید " دری
Anonymous

حمزه اصفهانی می گوید " دری زبان شهرهای مدائن است و کسانی که در دربار شاه بودند به آن گفتگو می کردند و این لفظ منسوب است به دربار " تا قبل از حمله عرب عراق در دست ایرانیان بود. عراق چند شهر اصلی داشت که مجموع آنها مدائن نامیده میشد و ایرانیان در آن ساکن بودند و زبان فارسی دری در آن رواج داشت.
مقدسی در قرن چهارم در کتاب « احسن التقاسیم » همه زبانهای ایران را فارسی خوانده و دری را به عنوان صفت فصیح بودن به کار برده است.
مقدسی در مورد زبان مردم بخارا می گوید : " در زبان مردم بخارا تکرار وجود دارد . زبانهایی از این قبیل را از آن جهت دری می گویند که زبانیست که نامه های پادشاهان به آن نوشته می شده و عریضه هایی که به او تقدیم می دارند به آن زبان است و اشتقاق از در است و آن به معنی باب است. "

یعنی هم زبان مدائن فارسی دری است و هم زبان مردم بخارا؛ یکی پایتخت ایران ساسانی بوده و دیگری محل تجمع فراریان دربار ساسانی بعد از حمله عرب . بعد از حمله عرب دیوانسالاری ساسانی به خراسان منتقل شد و نخبگان ساسانی در مرو و سمرقند و بخارا و بلخ و طوس ساکن شدند و همینها بعد از یکی دو قرن فرهنگ ایرانی و زبان فارسی را گسترش دادند. این به این معنی نیست که زبان فارسی تنها متعلق به آن منطقه بوده بلکه بعلت انتقال اکثر نخبگان و دانشمندان و کتابخانه های دربار، نخبه ترینها در خراسان جمع بودند برای بازتولید فرهنگ ایرانی و زبان فارسی . وقتی نخبگانی چون رودکی و عطار و خیام و ابوریحان بیرونی و فارابی و کسایی مروزی و فردوسی طوسی و صدها چون ایشان سبک نوشتاری پاکیزه و زیبا و استانداردی ایجاد می کنند دلیلی نداشت دیگر ایرانیان در ایران مرکزی و قفقاز و آذربایجان دوباره سبک جدیدی درست کنند همان را گرفته و تولیدات علمی و فرهنگی و شعر و ادبیات خود را منطبق با آن تولید می کنند. در ضمن این خراسان منطقه وسیعی بوده از دامغان و حتی از ری تا خجند و فرغانه در تاجیکستان فعلی و از خوارزم تا سیستان . بعد از سامانیان که ایرانیها امید به تولد دوباره داشتند نقش ویرانگر ترکها در تاریخ ایران شروع میشود و غلامان ترک در دستگاه سامانی به ولی نعمت خود خیانت کرده و قدرت را بدست میگیرند و پای ترک و مغول به ایران باز میشود و شهرهای شریف سمرقند و بخارا به اشغال ازبک درمی آید و بلخ در حمله مغول از صفحه روزگار محو میشود و مرو در اختیار ترکمنها قرار می گیرد. و آذربایجان در جریان اشغال قزلباشان زبان فارسی رار از دست می دهد و تاوان جدال مذهبی عثمانیان و صفویان را ایرانیان فارسی زبان شیعه و علوی و بکتاشی آسیای صغیر می دهند، عده ای قتل عام میشود و جمع کثیری به بالکان تبعید میشوند. بازماندگان اینها هنوز به اصل و نسب ایرانی و یا خراسانی خود آگاهی دارند( هر چند زبان فارسی را از دست داده اند) و در بلغار و مقدونیه و آلبانی و کرواسی پراکنده هستند. از نسل کشیها مردم ناآگاه ما باید باخبر شوند.