Skip to main content

چرا پورپیرار یهودی ستیزی کرد؟

چرا پورپیرار یهودی ستیزی کرد؟
Anonymous

چرا پورپیرار یهودی ستیزی کرد؟ - محبوب امراهی
Bazar Ertəsi, 22.03.2015 20:42

به نظر می رسد که بعد از گذشت بیش از یک دهه از چاپ تحقیقات "ناصر پورپیرار" در مورد "دوازده قرن سکوت" یکی از جنبه های اساسی نوشته های این محقق نتوانسته تا آنچنانکه باید مورد نقد خوانندگان آثار این فرد که به حق انقلابی در "نگرش به تاریخ نویسی"در ایران ایجاد نموده است قرار گیرد. این جنبه همانا عنصر "یهودی ستیزی" و حتی "ترک ستیزی" در آثار ناصر پورپیرار می باشد.

قبل از پرداختن سطحی به این مساله می خواهم تا روشن کنم که این مقاله به معنای ابطال کلی نوشته ها و ادعاهای این فرد نیست بلکه برای "زدودن اضافاتی است که پورپیرار با تکیه بر آنها خواسته تا از سوی رژیم ایران مورد غضب قرار نگرفته ، بالعکس سخنان او در پاره ای موارد از سوی عده ای محافظه کار مورد تایید قرار گیرد"
نکته ی دیگر آنکه از نظر شخص نگارنده ی این مطالب ، متاسفانه کتاب مقدس مسلمانان چند آیه ی "بالقوه یهودی ستیز" در خود احتوا داده است که "تکیه بر آنها بویژه در عصر کنونی" و "بویژه توسط رژیم ایران" موجب "توجیه تاریخی یهودی ستیزی" شده است. این آیات بیشتر قصه هایی از قران را شامل می شوند که به رابطه ی پیامبر اسلام با یهودیان شبهه جزیره ی عرب در 14 قرن پیش می پردازد که می توانست با تعابیر نرم عالمان دینی به عنوان "مباحث مربوط به عصر پیامبر تلقی شده و در تاریخ دفن شود"
خوانندگان این مطالب می توانند با رجوع به حافظه ی خود چگونگی تئوریزاسیون رژیم ایران از "دشمنی یهودیان با مسلمانان ، پیامبر اسلام و خدا" برای ساختن بستر "یهودی ستیزی در عصر معاصر" ارجاع کنند. در کتب درسی دینی (بینش اسلامی) و ادبیات فارسی رژیم ایران که در مدارس آموزش داده می شود یهودیان به عنوان "قومی قدر ناشناس" مطرح می شوند. به عنوان مثال در ادبیات فارسی به کرات بر "سرپیچی قوم یهود از فرامین خدا و موسی" اشاره می شود و این اشعار و ادبیات در درس زبان و ادبیات فارسی در مدارس به کرات آورده می شود که نمونه ی آن آوردن ابیاتی از اشعار ادبیات فارسی در مورد سرپیچی بنی اسراییل از موسی در هنگام ترک چند روزه ی این قوم و رفتن به بالای یک کوه" ، "گذر قوم یهود از دریا" و نظایر آن است.
در دروس قران و دین نیز وضعیت بدتر از آن است. در این کتابها به صراحت از " نفرین خدا بر یهودیان" و "دنیا دار بودن انان" و "ظلمشان به پیامبر اسلام و پیامبر خودشان" سخن گفته می شود که همگی ساختگی هستند به عبارت دیگر نظر و شناخت شخصی نگارنده ی این مطالب از روایات دینی آنست که "پیامبر اسلام بیشتر با بت پرستان درگیر بود تا با یهودیان و یا پیروان سایر ادیان". اما رژیم ایران در سطح آموزش این مسایل را چنان مطرح می کند که گویا یهودیان "قومی ضاله و مورد غضب خدا" هستند.
اینها در حالی رخ می دهد که به نظر شخص نگارنده با توجه به تحقیقات مورخین و محققین "دین اسلام و قران خود برگرفته از تعالیم یهود و اقتباسی از آن" هستند به عبارت دیگر اگر جنبه ی الهی ادیان نادیده گرفته شود و دین را به عنوان "تفکر تکامل یافته ی بشر نسبت به آنچه که نمی فهمید و ماورالطبیعه می نامید" در نظر بگیریم و یا به عبارت ساده تر نگرش ماتریالیستی وعلمی به ادیان داشته باشیم اسلام و قران به طور تمام و کمال برگرفته از تورات و یهودیت ، اساطیر یونان و سومر است اما بدلیل آنکه برای خود "هویت مستقلی" بیابد مجبور به درگیری با آن است چنانچه که مسیحیت با یهودیت برای استقلال خویش درگیر شد.
اما رژیم ایران در مورد فلسطین و اسراییل با "پرپا کردن علم شنگه" به بهانه ی اینکه "خاک مسلمانان را کافران" تصاحب کرده اند سعی نموده است تا این مشکلات و روایت های تاریخی را در قرون بیست و بیست و یکم با ادبیاتی وحشتناک وارد دنیای مدرن نماید. این رژیم که مانند تمامی رژیم های ایدئولوژیک به "دشمنی فرضی" نیاز داشت با ترویج "یهودی ستیزی" خواسته است تا اولا "مسلمانان شیعه و سنی را به بهانه ی دشمن فرضی واقعی یهود زیر چتر تشیع متحد کند" به عبارتی "مانند