به یمن حاکم بودن شرایط جنگ داخلی و نیابتی در سوریه که از مهمترین نتایج آن فروپاشی قدرت مرکزی و ظهور غولی وحشتناک (و البته دستساز) به نام داعش میباشد، شاخه سوری پ ک ک یعنی پ ی د۱ توانسته است شمال سوریه را اشغال کند.
کلمه اشغال در اینجا بدان لحاظ قابلاستفاده است که پ ی د اصولاً دارای منشأ سوری نیست و شاخهای از پ ک ک میباشد. چنانچه تنها بخشی از اعضای آن از کردهای سوریه میباشد و همچنین پ ی د تقریباً تمامی تشکلهای کرد سوری را بهزور اسلحه و حتی حذف فیزیکی اعضایشان از میدان به درکرده است. پ ی د همچنین بهرغم میل گروههای سیاسی کرد سوری که عمدتاً در کنار اپوزسیون مخالف اسد (هرچند با میزانی از زاویه) جای میگیرند، همراه با محور دمشق-تهران-مسکو حرکت کرده و میکند.
بههرروی در حال حاضر پ ی د و یا به عبارت صحیحتر پ ک ک توانسته است کنترل را در مناطق کردنشین شمال سوریه به دست
کلمه اشغال در اینجا بدان لحاظ قابلاستفاده است که پ ی د اصولاً دارای منشأ سوری نیست و شاخهای از پ ک ک میباشد. چنانچه تنها بخشی از اعضای آن از کردهای سوریه میباشد و همچنین پ ی د تقریباً تمامی تشکلهای کرد سوری را بهزور اسلحه و حتی حذف فیزیکی اعضایشان از میدان به درکرده است. پ ی د همچنین بهرغم میل گروههای سیاسی کرد سوری که عمدتاً در کنار اپوزسیون مخالف اسد (هرچند با میزانی از زاویه) جای میگیرند، همراه با محور دمشق-تهران-مسکو حرکت کرده و میکند.
بههرروی در حال حاضر پ ی د و یا به عبارت صحیحتر پ ک ک توانسته است کنترل را در مناطق کردنشین شمال سوریه به دست بگیرد و با اجرای مدل “خودگردانی دمکراتیک” سه واحد خودگردان موسوم به کانتون جزیره، کوبانی و عفرین را تشکیل دهد۲٫
در ماههای اخیر پ ی د در سوریه موفقیتهای چشمگیری به دست آورده است. علاوه بر حاکمیت بلامنازعش در سه کانتون، عملیات روانی کوبانی(عین العرب)، که به شکلی کاملاً حرفهای۳ اجرا شد، در نزد افکار عمومی جهان غرب پ ی د را به نیرویی مشروع تبدیل کرد که دولتهایی مانند آلمان و یا آمریکا مستقیماً با آن همکاری میکنند. پ ی د با آزادسازی(!) بیسروصدای(!) تل ابیض غیر کردنشین (بعد از آزادسازی! نامش گیره سیپی شده است!) کانتونهای جزیره و کوبانی را به هم متصل کرد که از منظر پ ی د و پ ک ک موفقیتی بزرگ و از منظر ترکیه یک آچمز بود. در ادامه نیز قرار بود برای اتصال عفرین به کوبانی و پیشرفت بهسوی آبهای آزاد مدیترانه، جرابلس غیر کردنشین توسط نیروهای کرد آزادسازی(!) شود که با ابتکار عمل ترکیه فعلاً این پروژه متوقفشده است.
طعم پیروزیهای پیدرپی در سوریه بهقدری شیرین بود و تعریف و تمجید غربیها بهقدری رهبران پ ک ک را سرمست کرده بود که پ ک ک را به هوس انداخت تا پیروزیهایش را در ترکیه (به قول آنها کردستان شمالی) و ایران (به قول آنها کردستان شرقی) نیز ادامه دهند. رهبران پ ک ک در یک اشتباه محاسباتی فاحش فکر کردند حمایتی که افکار عمومی غرب در سوریه از آنان کرد در ترکیه و ایران نیز وجود خواهد داشت و آنها خواهند توانست با کمک فشار افکار عمومی غرب و اتکا به نیروی نظامی به موفقیت برسند. برای این منظور نیز در ترکیه دو شهر جیزره و یوکسک اووا (گوَر) و در ایران و یا در اصل آزربایجان جنوبی شهر سرو انتخاب شدند.
ولی آیا شرایط سوریه در ترکیه و ایران نیز وجود داشت؟!
بهرغم سوریه که در یک خلأ قدرت و بلبشوی تمامعیار قرار دارد و عنصری به نام داعش نیز به نان بعضیها روغن میمالد، ترکیه کشوری با زیرساختهای سیاسی، اقتصادی و نظامی قوی، دارای مشروعیت کامل حقوقی و متّفق آمریکا میباشد و در آن حداقلی از دمکراسی تجربه میشود. بااینکه برای دمکراسی ترکیه نواقص زیادی را میتوان شمرد ولی حداقل آنقدر دمکراسی وجود دارد که شاخه سیاسی پ ک ک موسوم به ح د پ (حزب دمکراتیک خلقها) میتواند با ۸۰ نماینده وارد مجلس شود (یعنی همعرض حزب حرکت ملی که دارای وزن سنتی در ساختار جامعه و دولت ترکیه است) و هماکنون نیز همین حزب در کابینه موقت ترکیه دارای دو وزیر میباشد. همین نمایندگان و دو وزیر نیز به دلیل وجود مصونیت قضایی برای اعضای پارلمان عملاً و بدون هیچ پیگردی بهعنوان بلندگوی پ ک ک عمل میکنند.
ایران نیز بااینکه از کمترین نشانههای دمکراسی و حاکمیت اراده مردم عاری میباشد ولی به لطف دلارهای نفتی بیحسابوکتاب که در اختیار حاکمیت دیکتاتور و غیر پاسخگو قرار دارد به هر نحو توانسته است در منطقه برای خود جایگاهی باز