Skip to main content

انچه د ر ایران انجام میگیرد

انچه د ر ایران انجام میگیرد
Anonymous

انچه د ر ایران انجام میگیرد جریانی بنام ایران ستیزی است که بنا به دستور غرب و دولت یهود و دولت های عرب انجام میگیرد. این امکان از میهن پرستان ایرانی گرفته شده تا بتوانند به میهن خود خدمت کنند. هلاک شدن ایرانیان در مکه در خدمت مردم ایران نیست بلکه در خدمت عرب و دین اسلام است. در هفته گشته یکی ا ز رهبران تجزیه طلب عرب در خوزستان د ر گذشت . این عرب تجزیه طلب هدفی جز جنگ و تخریب و تجزیه نداشت . متن نوشته شده از سوی حزب تجزیه طلب خود گویای کارهای تروریستی و جاسوسی ان خدابیامرز است است . مطلب را بخوانیم.(ا دلهایی اکنده از اندوه و ناباوری، درگذشت فرزند شایسته مردم عرب اهواز، مبارز نستوه و خستگی ناپذیر و اندیشمند مردمی، احمد الحاج خضیر (ابوعارف) را در بامداد روز پنج شنبه (روز عید قربان) ۲٣/۰۹/۲۰۱۵ (مصادف با ۲/۷/۱٣۹۴) در زادگاهش در شهر "فلاحیه"


به اطلاع می رسانیم.
بدون هیچ تردیدی، فقدان "ابوعارف" ضایعه ای غیر قابل جبران برای مردم عرب اهواز و رفقا و یاران و دوستداران او خواهد بود.
اگرچه روزهای اخر عمر گرانقدر "ابوعارف" با دردهای بی امان جسمی و روحی همراه و نهایتا و پس از تحمل رنج ناشی از سالهای طولانی بیماری (ام اس) با سکته مغزی به پیایان رسید؛ اما او همواره با لبخند و طمانینه خاص خود؛شریک غم و شادی های مردم شهر و دیار خود بود.
فقدان ابوعارف اگرچه غمی جانکاه برای خانواده فقید، مردم فلاحیه و اقلیم اهواز و ما یاران و رفقای او بهمراه داشت؛ اما ضمن تسلیت به همگان، با او و ارمانهای او پیمان می بندیم تا به اخر برای تحقق حقوق انسانی و قانونی مردم عرب اهواز دست از تلاش و مبارزه بر نداریم.

مختصری از زندگی پربار فقید "ابوعارف"
احمد الحاج خضیر معروف به "ابوعارف" در سال ۱۹۵۰ در شهر "فلاحیه" به دنیا امد و در همان شهر الفبای مبارزه و فعالیت مردمی را اموخت.
وی تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش به پایان رساند و ان هنگام که تنگنای "زندگی" و "فعالیت" او را ناچار به ترک وطن نمود؛ به کشور کویت عزیمت کرد. در کویت شخصیت سیاسی و اگاهی ملی او تکوین پیدا کرد و به همراه گروهی از جوانان دیگر شهرش به جنبش ملی اهوازی پیوست. با تاسیس "الجبهه الشعبیه لتحریر عربستان- الاحواز" (جبهه خلق برای رهایی عربستان-الاحواز) به صفوف جبهه پیوست و مسئولیت سازماندهی بخش "کویت" را بعهده گرفت.
در سال ۱۹۶۹ و به هنگام اقامت و فعالیت ابوعارف در کویت تعداد زیادی از جوانان اهوازی مقیم کویت به تشکیلات جبهه پیوستند؛ همزمان، او توانست روابط مستحکمی با جنبش ملی فلسطین برقرار نماید.
در سالهای ۱۹۷٣-۱۹۷۴ مسئولان امنیتی کشور کویت به فعالیتهای "ابوعارف" و گروه تحت رهبری وی پی برده او را بازداشت و به کشور عراق تحویل دادند. در سالهای ۱۹۷۴-۱۹۷۵ وی مجدانه در پایگاه "الجبهه الشعبیه" در عراق به مبارزه و سازماندهی ادامه داده و به عضویت دفتر سیاسی "جبهه" در امده؛ مسئول روابط خارجی ان سازمان گردید.
هماهنگی فعالیتهای اهوازی ها با "جبهه خلق برای ازادی فلسطین" در زمینه "عملیات برون مرزی" که در ان مقطع تحت نظر "ودیع حداد" قرار داشت؛ از مسئولیتهایی بود که "ابوعارف" بعهده داشت.
پس از توافقنامه ایران و عراق (توافقنامه الجزایر) در ۶ مارس ۱۹۷۵؛ اعضای "الجبهه الشعبیه" به ناچار، عراق را ترک و در کشورهای خلیج، سوریه، و یمن دموکراتیک مستقر گردیدند. او به عنوان نماینده "جبهه" در بخش عملیات "برون مرزی" نقشی غیر قابل انکار در همکاری با "ودیع حداد" و یاران دیگرش داشت.
سالهای ۱۹۷۵-۱۹۷۹ برای "ابوعارف" فرصتی بود تا او با تحرک میان بیروت و عدن و دمشق، ضمن توسعه روابطی مستحکم با "حرکه القومیین العرب" (جنبش ملی گرایان عرب) و سازمانهای فعال در جنبش ملی فلسطین و خصوصا "الجبهه الشعبیه لتحریر فلسطین" (جبهه خلق برای ازادی فلسطین) و "حرکه فتح" (جنبش فتح) و رهبران انها یاسر عرفات "ابوعمار" و جورج جبش "الحکیم"؛ بر تجارب و اگاهی های مبارزاتی خویش بیفزاید. او در این میان واز طریق همکاری با ودیع حداد با جنبش "بین المللی" و گروههایی نظیر "بادر ماینهوف" و برخی رهبران ان جنبش نظیر "کارلوس" نیز اشنا گردید.
ابوعارف در سال ۱۹۷۷ مجددا و با استفاده از پاسپورت یکی از کشورهای عربی به کویت بازگشت. طبق اظهارات یارانش؛ او برای برنامه ریزی عملیاتی در "جزیره خارگ" و گروگانگیری تعدادی از کارمندان عالیرتبه صنعت نفت در ایران بمنطور مبادله انها با زندانیان سیاسی اه