Skip to main content

-نکته ی دیگر اینکه : نباید

-نکته ی دیگر اینکه : نباید
آ. ائلیار

-نکته ی دیگر اینکه : نباید جملات فارسی را به ترکی ترجمه کرد. بل لازم است فکر را با جمله و زبان ترکی بیان نمود.
مثال: در جمله ی ترکی برخی چیزها حذف شده و برخی چیزها هم افزوده میشود. تنها خود فکر بیان میشود.
اوشاقلار (گؤرور سوز ) قیش گلیر. هاوا سویوقدو( سویوخدی)...
همانطور که میدانید.... جمله ی فارسی ست. نباید ترکی آنرا نوشت. بل به شیوه ایکه مردم فکر خود را بیان میکنند «نوشته میشود»

فرموله کنم :
-زبان کتبی : زبان قلم ما در داستان همان زبان کتبی شمال است، منهای کلمات روسی و اصطلاحات خاص آن طرف؛ به اضافه ی اصطلاحات خودمان در جنوب. منهای بخشی از واژه های غیر لازم فارسی و عربی. به اضافه ی شیوه ی جمله بندیهای راحت خودمان. جمله بندیهای بخشی از نوشته های شمال با مال ما متفاوت است.
- زبان شفاهی همین است که با آن حرف میزنیم. در روستاها. نه زبان تحصیل کردگان.
-زبان مقاله هم در کل زبان یکدست شمال است باز منهای چیزهایی که گفتم. مگر اینکه مخاطب ما اهل شمال باشد که اجبارا اصطلاحات آنها را به کارگیریم. در غیر این صورت لازم است آنها را منها کرد.
- بعضی کلمات را هم مجبوریم بگیریم. در صورتی که خودمان نداشته باشیم.