جناب معلم دانشگاه, بنا به
Anonymous
جناب معلم دانشگاه, بنا به عقیده از تاریخ دانان برجسته اروپا, تاریخ نویسی یونانیها در باره پرشیا ها متکی به تاریخ نویسی علمی وعملی نیست , بلکه به گویشها و افسانه ها متکی است , بنابراین نمیشود رویش حساب کرد.
جالب است نظریه آقای پروفسور رواسانی در باره هخامنشیان بخوانید:
من ابتدا قصد تهیه این کتاب را نداشتم و میخواستم کتابی در زمینه وقایع دوران هخامنشی بنویسم. در آن زمان من در آلمان در دانشگاه محل تدریسم، صاحب کرسی بودم و برای اساتید صاحب کرسی این امکان فراهم بود که هر کتابی را میخواهند سفارش بدهند و دانشگاه آن کتاب را از هر جای ممکن تهیه و در اختیار آن استاد قرار میدهد بنابراین از طرف دانشگاه مکاتبه کردیم و فهرست کتابهای مربوط به شرق که بالغ بر چندین هزار جلد کتاب
همان طور که گفتم، قصد داشتم راجع به هخامنشیان مطلب جمعآوری کنم، اما با تناقضات فراوان در کتابهای مختلف روبهرو شدم.
مثلا مشاهده کردم ازشخصی در یک کتاب به عنوان سلطان منطقهای نام برده شده است و از همان شخص در کتابی دیگر به عنوان سلطان منطقهای دیگر و در زمانی دیگر یاد شده است، اما چون برای افراد عادی کمتر این امکان وجود دارد که همه این کتابها را در کنار یکدیگر داشته باشند و جدا جدا آنها را مطالعه میکنند به این تناقضات پی نمیبرند.
من بعد از یک سال و نیم که این کتابها را بالا و پایین کردم، تقلبهای فراوان مشاهده کردم و متوجه شدم هر کسی به خواست خودش هر طور که خواسته تاریخ را نوشته است.
بنابراین من بعد از مطالعه و تطبیق فراوان دریافتم که با یک فرهنگ واحد سر و کار داریم و منابعی که در کتاب اتحادیه مردم شرق نام بردهام، تنها بخش کوچکی از منابعی هستند که مورد مطالعه من قرار گرفتند.
همان طور که گفتم، قصد داشتم راجع به هخامنشیان مطلب جمعآوری کنم، اما با تناقضات فراوان در کتابهای مختلف روبهرو شدم.
مثلا مشاهده کردم ازشخصی در یک کتاب به عنوان سلطان منطقهای نام برده شده است و از همان شخص در کتابی دیگر به عنوان سلطان منطقهای دیگر و در زمانی دیگر یاد شده است، اما چون برای افراد عادی کمتر این امکان وجود دارد که همه این کتابها را در کنار یکدیگر داشته باشند و جدا جدا آنها را مطالعه میکنند به این تناقضات پی نمیبرند.
من بعد از یک سال و نیم که این کتابها را بالا و پایین کردم، تقلبهای فراوان مشاهده کردم و متوجه شدم هر کسی به خواست خودش هر طور که خواسته تاریخ را نوشته است.
بنابراین من بعد از مطالعه و تطبیق فراوان دریافتم که با یک فرهنگ واحد سر و کار داریم و منابعی که در کتاب اتحادیه مردم شرق نام بردهام، تنها بخش کوچکی از منابعی هستند که مورد مطالعه من قرار گرفتند.