Skip to main content

سالام قالانی

سالام قالانی
Anonymous

سالام قالانی
ایجاد می کنم" این نویسنده اعتراف می کند که اتاتورک بعد از به قدرت رسیدن در کمتر از 6 سال إصلاحات لازم برای مدرنیزاسیون را به اجرا می گذارد که بی شک مهمترین آنها لاییزم ، جمهوریت و تغییر الفبا به عنوان انقلاب فرهنگی است.
کشورهای بسیاری بعد از تجدد اتاتورک در تورکیه از روشهای وی پیروی می کنند و انقلابهای زیادی تحت تاثیر وی قرار می گیرند. یکی از این افراد بدون در نظر داشتن سطح نظامی ، ماهاتما گاندی است. در ایران اینکه رضا خان را با اتاتورک مقایسه می کنند و یا خمینی را "پدر پیر انقلاب" می نامند و یا اینکه صفر مراد نیازوف رییس جمهور اسبق تورکمنستان خود

را " تورکمن باشی" و حیدر علیف رییس جمهور آزربایجان خود را "حیدر بابا" می نامد و چندین کشور عربی(بویژه جمال ناصر در مصر و صدام حسین در عراق) و آسیایی تقلیدهای مشابهی انجام می دهند به نوعی برگردانی از لغت اتاتورک" است اما چون یک تقلید بودند به هیچ وجه مانند اصل و اورجینال نبودند و البته هیچ کدام به اندازه ی انقلاب آتاتورک موفقیت به همراه نداشتند و بسیاری از آنان بدلیل عدم تطابق گفتمانشان با گفتمان مدرن قرن بیست و یکمی در تاریخ مدفون شدند.
اما با صرف نظر از همه ی موارد بالا باید گفت جنبه ی اساسی اصلاحات اجتماعی آتاتورک این بود که مدرن ترین مبانی عصر خود را که در بسیاری از کشورهای اروپایی نیز هنوز پا نگرفته بودند در سرزمینی با مردمی به شدت مسلمان و باورمند که ذهنیت زندگی در "خلافت عثمانی" را داشتند در حالی پیاده کرد که بسیاری از زیر ساخت های فرهنگی اروپایی در آن پا نگرفته بود و در برخی موارد کلا جوانه نزده بود. ناسیونالیزمی که آتاتورک بر مبنای آن "ملت-دولت تورک" را تاسیس کرد یک ناسیونالیزم بسیار پویا ، پیشا ملت سازی و مدرنیست بود که سنت ها را به شدت به چالش می کشید اما با گذشته و تاریخ ملت تورک ، فلکور و رقص های محلی آن نمی جنگید بر عکس آنها را دسته بندی کرده ، با سرمایه گذاری فرهنگی عظیم برخ می کشید. اساسا چیزی که آتاتورک با تکیه بر آن دموکراسی تورکیه را غیر قابل بازگشت نمود در وهله ی اول اعطای اعتماد بنفس و حق برابری برای زنان ، برابری تورکان با ملت های مترقی ترین کشورهای اروپایی ، ساختار قدرتمند ولی مستقل ارتش این کشور بود.
این در حالیست که چنین زیر ساختهایی با این اوصاف هرگز در ایران دوره ی پهلوی بوجود نیامده بود. از انقلاب مشروطه ی ایران گرفته تا اصلاحات رضاخانی ، همه و همه تقلیدی ناقص و معیوب از مشابه آن در تورکیه بود اما نکته ی بسیار مهمتر آن بود که کودتای رضاخان ضربه ای به روند متعادل و طبیعی دموکراسی خواهی ، تقسیم قدرت و مشروطیت در ایران اواخر قاجار بود اما انقلاب آتاتورک ضربه ای به سیستم ناکارامد و شکست خورده ی عثمانی ، در برابر فروپاشی کامل این کشور بود که به مرد بیمار اروپا موسوم شده بود و همچنین در آندوره هیچ جریانی مترقی تر از انقلاب نظامی ، فرهنگی و مهندسی اجتماعی آتاتورک و همفکرانش در تورکیه نبود.

سیاست داخلی و خارجی تورکیه چگونه تعریف می شود؟ :
از بدو تاسیس جمهوری تورکیه در 1923 تا کنون 92 سال می گذرد در این مدت تورکیه چندین کودتا از سر گذرانیده است و علاوه بر آن در اطراف این کشور اتفاقات ناگوار و جنگ های فراوان و انقلابهای بسیاری رخ داده است. از وقوع جنگ جهانی در اروپا گرفته تا تغییر سیستم پادشاهی در یونان ، عراق ، سوریه و ایران ، فروپاشی