ادامه : نخست ضرویست بپذیری به اصطلاح قدیمی جهان سومی هستی. از تمدن عقب مانده ای و عقب نگهداشته شده هستی.
بعد فرهنگ دیالوگ بیاموزی و در پی حل مشکلات خود و جامعه برایی. فقر خرد را با منطق رفع کنی.
مثل پهلوان پنبه ها پابرهنه وسط هر بحث بدوی و «حرفهای نخ نمایت را مدام تکرار کنی» نشانه آن است که آقاجان « خردت» متأسفانه از کار افتاده، آنرا محترمانه باز نشسته کرده ای. داری تیشه به ریشه خودت میزنی. بهتر است بروی دنبال کارت. اگر مأمور و معذور نیستی.
-----
آنچه در سیاست به من نویی آذربایجانی مربوط است «کسب و اجرای برابری حقوقی و تعیین سرنوشتمان» است. میخواهیم پرچم حکومت دموکراتیک آذربایجان را برافراشته کنیم.و برای رسیدن به آن از هر راه مردمی و انسانی امکان دارد عمل میکنیم.
«بدون ایران را با ایران». سیاست دیرین ماست. بستگی به شرایط دارد. راه حلهای گوناگون روی میز است.
مسایل خودمان را دوست داریم خودمان حل کنیم. و به کسی هم اجازه نمی دهیم تعیین تکلیف کند.
مشکل خط را بد یا خوب، زشت یا زیبا، خودمان حل میکنیم.