سالام
Anonymous
سالام
آیا خوزستان و اهواز واژه های پارسی هستند؟ - محبوب امراهی
Şənbə, 16.10.2015 14:43
در ابتدا لازم به ذکر می دانم خاطر نشان شوم که این یکی از دهها نوشته ی نگارنده می باشد که متاسفانه بدلیل از بین رفتن آنی نوشته در ورد آفیس برای چندمین بار به قلم تحریر در می آید از این رو نیز متاسفانه حوصله ی جمع کردن اسناد و مدارک لازم در مورد ادعاهای خود را "به کرات" نیافتم از این رو نیز شاید این نوشته در حد کمال تجلی نیافته باشد. این نوشته را به همسنگران مبارز عرب الاحوازی تقدیم می کنم که نام ، ریشه ی هویتی و سرزمین آنان مانند نام ، ریشه ی هویتی و سرزمین من توسط غارتگران نژادپرست آریایی نما به یغما رفته است. این نوشته در جهت رد ادعاهای تاریخی در مورد اطلاق نام
تاریخی عربستان بر سرزمین های کنونی استان خوزستان نیست و تنها خواسته ام تا فاش کنم که واژه های خوزستان ، خوزی و اهواز نیز واژه های پارسی نیستند و اصولا قدمت این واژگان و اسامی بسیار دیرین تر می باشد.
در ویکی پدیای فارسی آمده است :
خوزستان یعنی سرزمین مردمان خوزی یا هوزی. در سنگنوشتههای فارسی باستان که مربوط به ۲۵۰۰ سال پیش هستند برای نامیدن سرزمینعیلام (یعنی منطقهٔ جنوب غربی ایران امروز و دربردارندهٔ خورستان امروز) واژههای -ʰŪja و -ʰŪvja به کار رفته است. این واژهها ۲۴ بار در سنگنوشتههای داریوش یکم و یک بار در سنگنوشتهای از خشایارشا ثبت شدهاند. همین واژهٔ -ʰŪja است که در زبان فارسی تبدیل به خوز شده است.(منبع : Kent ۱۹۵۳، ص ۱۷۵)
واژههای -ʰŪjiya و -ʰŪvjiya نیز ۷ بار در سنگنوشتههای داریوش یکم به کار رفتهاند که در واقع صفت و به معنای «خوزی یعنی اهل سرزمین -ʰŪja و -ʰŪvja» هستند. همین واژهٔ -ʰŪjiya است که در زبان فارسی تبدیل به خوزی شده است.( Kent ۱۹۵۳، ص ۱۷۵)
استرابون و پلینیوس از خوزستان به اسم اوکسی(uxii)ام میبرند. این استان با عیلامیان باستان و شوش کم و بیش مرتبط است. نام اهواز، شوش وهویزه منعکسکننده ساکنین این منطقه در زمان عیلامیان بودهاست ( r.m.savory,"khuzistan",Encyclopedia of islam,vol 5,page 80,brill,1986)
نام استان خوزستان در فارسی میانه (یا همان پهلوی ساسانی) و نیز در پارتی (یعنی همان پهلوی اشکانی) به صورت hūjestān (یعنی هوجِستان) یا hūžestān (یعنی هوژِستان) آمده است(Durkin-Meisterernst 2004، ص 193)
بخشی از متنی پارتی بر روی دستنویس مانوی M 5569 که از زمان و مکان مرگ مانی میگوید و در سدهٔ سوم میلادی (یعنی سیصد سال پیش از اسلام) نوشته شده است:
آوانگاری به خطّ فارسی:
پَد چَفار سَخت، شَهرِوَر ماه، شَهرِوَر رُوژ، دُشَمبَت، اود اِیوَندَس ژَمان، اَندَر اَوِستام ای هوژِستان، اود شَهرِستان چِ بِیلاپاد، کَذ اَهراماد هُو پِدَر رُوشن ...
آوانگاری به خطّ آوانگار بینالمللی(«متن پارتی «مرگ مانی»، به نقل از وبگاه تیتوس، وابسته به دانشگاه گوتهٔ فرانکفورت». بازبینیشده در ۱۳۹۴/۰۱/۰۱۴.)
pad čafār saxt šahrewar māh, šahrewar rōž, dōšambat, ud ēwandas žamān, andar awestām ī hūžistān, ud šahrestān če bēlābād, kaδ ahrāmād hō pidar rōšn
برگردان فارسی:
چهار روز گذشته از شهریورماه، روزِ شهریور، روز دوشنبه، ساعت یازده، در استان خوزستان و در شهر
بیت لاپاط [یعنی همان گندیشاپور]، که پدر روشنایی [یعنی مانی] عروج کرد ( وامقی، ایرج، نوشتههای مانی و مانویان، 1378، ص 290)
در ویکی پدیای فارسی آمده است :
خوزستان یعنی سرزمین مردمان خوزی یا هوزی. در سنگنوشتههای فارسی باستان که مربوط به ۲۵۰۰ سال پیش هستند برای نامیدن سرزمینعیلام (یعنی منطقهٔ جنوب غربی ایران امروز و دربردارندهٔ خورستان امروز) واژههای -ʰŪja و -ʰŪvja به کار رفته است. این واژهها ۲۴ بار در سنگنوشتههای داریوش یکم و یک بار در سنگنوشتهای از خشایارشا ثبت شدهاند. همین واژهٔ -ʰŪja است که در زبان فارسی تبدیل به خوز شده است.(منبع : Kent ۱۹۵۳، ص ۱۷۵)
واژههای -ʰŪjiya و -ʰŪvjiya نیز ۷ بار در سنگنوشتههای داریوش یکم به کار رفتهاند که در واقع صفت و به معنای «خوزی یعنی اهل سرزمین -ʰŪja و -ʰŪvja» هستند. همین واژهٔ -ʰŪjiya است که در زبان فارسی تبدیل به خوزی شده است.( Kent ۱۹۵۳، ص ۱۷۵)
استرابون و پلینیوس از خوزستان به اسم اوکسی(uxii)ام میبرند. این استان با عیلامیان باستان و شوش کم و بیش مرتبط است. نام اهواز، شوش وهویزه منعکسکننده ساکنین این منطقه در زمان عیلامیان بودهاست ( r.m.savory,"khuzistan",Encyclopedia of islam,vol 5,page 80,brill,1986)
نام استان خوزستان در فارسی میانه (یا همان پهلوی ساسانی) و نیز در پارتی (یعنی همان پهلوی اشکانی) به صورت hūjestān (یعنی هوجِستان) یا hūžestān (یعنی هوژِستان) آمده است(Durkin-Meisterernst 2004، ص 193)
بخشی از متنی پارتی بر روی دستنویس مانوی M 5569 که از زمان و مکان مرگ مانی میگوید و در سدهٔ سوم میلادی (یعنی سیصد سال پیش از اسلام) نوشته شده است:
آوانگاری به خطّ فارسی:
پَد چَفار سَخت، شَهرِوَر ماه، شَهرِوَر رُوژ، دُشَمبَت، اود اِیوَندَس ژَمان، اَندَر اَوِستام ای هوژِستان، اود شَهرِستان چِ بِیلاپاد، کَذ اَهراماد هُو پِدَر رُوشن ...
آوانگاری به خطّ آوانگار بینالمللی(«متن پارتی «مرگ مانی»، به نقل از وبگاه تیتوس، وابسته به دانشگاه گوتهٔ فرانکفورت». بازبینیشده در ۱۳۹۴/۰۱/۰۱۴.)
pad čafār saxt šahrewar māh, šahrewar rōž, dōšambat, ud ēwandas žamān, andar awestām ī hūžistān, ud šahrestān če bēlābād, kaδ ahrāmād hō pidar rōšn
برگردان فارسی:
چهار روز گذشته از شهریورماه، روزِ شهریور، روز دوشنبه، ساعت یازده، در استان خوزستان و در شهر
بیت لاپاط [یعنی همان گندیشاپور]، که پدر روشنایی [یعنی مانی] عروج کرد ( وامقی، ایرج، نوشتههای مانی و مانویان، 1378، ص 290)