Skip to main content

سرکار خانم ترابی؛ یک مثال

سرکار خانم ترابی؛ یک مثال
Anonymous

سرکار خانم ترابی؛ یک مثال میزنم که مثال معروفی هم است و فقط بخش کوچکی از ناکارامدیهای الفبای عربی را برای ترکی نویسی نشان می دهد. مثالهای دیگر هم فراوان است. مثلا می نویسم «اون». این لغت را می شود به سه صورت «on» «ön» «un» و ün خواند که به غیر از مورد آخری، هر سه کلمه دیگر رایج و به ترتیب به معنای آرد، جلو و ده (10) هستند. حال اگر شما بخواهید با الفبای عربی اینها را بنویسید، به ترتیب می شوند: اون (آرد)، اؤن (جلو) و برای عدد 10، باید باز نوشت اون و برای ü در کلمه فرضی چهارم نیز کارکتر مناسبی در ویندوز وجود ندارد و باید فونت مناسب را دانلود کرد که من خودم تا به امروز علی رغم علاقه به زبان مادری، دل و دماغ این کار را نداشته ام. حال شما تصور کنید که یک نفر توسط تلفن همراه با دوستش چت می کند و می خواهد به سرعت منظورش را برساند.

اولا شک دارم گوشی تلفنی پیدا شود که کاراکتر ابداعی در الفبای عربی برای ü را داشته باشد. ثانیا شما باید هی مرتب دکمه ی مربوط به «و» را فشار دهید و نگه دارید تا گزینه های دیگر از قبیل «ؤ» فعال شوند و ... همه ی اینها باعث می شوند که شخص به سبب کندی کار، از خیر چت کردن با الفبای عربی بگذرد و همان الفبای لاتین را برگزیند. پس نتیجه چه شد؟ نتیجه این شد که شما الفبایی دارید که نیازهای جوامع امروزی را برآورده نکرده، اتوماتیک کنار گذاشته می شود و ابزار کارآمدتری جانشینش می شود.
شاید شما بفرمائید که چت کردن کاری چندان جدی نیست که بخواهیم بخاطرش الفبا را تغییر دهیم. جواب این است که این اولا فقط یک مثال بود. ناکارآمدی الفبای عربی برای ترکی نویسی همچنان سر جایش هست. ثانیا، نگاهی بیاندازید به انبوه نرم افزارها و «اپهای» چت: وایبر، واتس آپ، تلگرام، هنگ آوت، لاین و... این همه انرژی و هزینه برای امری غیر جدی معمولا صرف نمی شود و این یک نیاز جدی مدرن است. توی پارانتز این را هم بگویم که من از چت کردن به شدت بیزارم و تازه از همین چند ماه پیش کار با وایبر را یاد گرفته ام (خوشبختانه یکی را که یاد بگیری، کار با بقیه راحت می شود!)
تصور من این است که شما به سبب علاقه به تاریخ و متون باستانی (و شاید هم داشتن تخصص در این زمینه ها)، نوعی احساس عاطفی و نوستالژیک با الفبای موجود برقرار کرده اید که البته طبیعی است. ولی شاید بهتر باشد کاربرد این خط به علاقه مندان/متخصصینی چون شما محدود بماند و برای نیازهای عینی باقی مردم ابزارهای کارآمدتری به کار گرفته شود. واقعیت این است که عموم مردم چندان علاقه ای به تاریخ جوامع باستانی عیلام و سومر یا آثاری همچون اخلاق ناصری و رستم نامه ندارند. به علاوه، همه ی این آثار را می شود در یک پروسه ی مثلا ده تا بیست ساله به الفبای جدید برگرداند. مثلا من جامعه ی ترکیه را تا حدودی می شناسم و حداقل این را می توانم بگویم که کسی را تا به امروز ندیده ام که از ناتوانی در خواندن نوشته های سردر فلان کاخ یا بازار احساس کمبود بکند (کسی که چنین احساسی داشته باشد، می رود دنبال نیازش و می شود متخصص در رشته ی مربوطه). این که فلان دیکتاتور مردسالار بود یا فلان حکم را صادر کرد، دلیل نمی شود که آن حکم/اصلاحات لزوما غیر لازم یا مخرب باشد. به نظر من تغییر الفبا در ترکیه و در جمهوری آذربایجان بسیار لازم و مفید بود. خصوصا برای فتحه، حرف ابداعی ə باعث سهولت بسیاری در نوشتار ترکی آذری می شود که ترکی آناتولی فاقد آن است. به هر حال موفق باشید و نوشته هایتان را همیشه تعقیب می کنم.