Skip to main content

من یک شهروند معمولی هستم که

من یک شهروند معمولی هستم که
Anonymous

من یک شهروند معمولی هستم که الان بیکارم و خودم و مادرپیر و بیمارم به سختی اداره میکنم. از ترس با نام مستعمار مینویسم. شما شاید ان ور اب هستی و راحت مینویسی. من تنها خواستم دلیل اینکه بسیاری از نخبگان فارسی زبان زیاد توجهی به فعالان حوق زبانی و قومی نمیکنند همین ترس از تقویت تجزیه طلبی است.
فعالان واقعی و دلسوز حقوق زبانی و قومی، بایست به این ترس فارسی زبانان و بسیرای از گروههای قومی-زبانی ایرانی دیگر توجه کنند.
یک طرفه به قاضی رفتن بیفایده است. تهمت زدن و همه را به یک چوب راندن، موجب شکاف و بی اعتمادی بیشتر میشود.

بایست طرف مقابل تجزیه و تحلیل کرد. خواستگاه فکری اش را تحلیل کرد و شناخت. دیدگاه یک کمونیست با لیبرال دموکرات در باره حوق زبانی و قومی میتواند تفاوت آشکاری داشته باشد. به همین دلیل دیدگاه حاکمان پان اسلامیست شیعه ولایت فقیه در ایران هم تفاوت آشکار با امثال من که لیبرال دمکرات هستم فرق میکنم. من عقاید دمکرات دارم. معتقد به به قاتصاد بازار هستم. از سیستم تمرکزگرایی دولتی بیزارم. نوعی از ترکیبی سوسیال دموکراتیک با اقتصادازد و کثرت گرایی شبیه اسکاندیناوی معتقدم برای کشور خوبست. بر اساس همین تفکر به حقوق زبانی و قومی مینگرم ولی این حکومتیها رژیم جمهوری اسلامی، که انتقاد به جهان وطنی شیعی دارند و از در مصلحت موقتا با سنیها مدارا میکنند در ظاهر، نبایست توقع داشت به تکثر و کثرت گرایی اعتقادی داشته باشند. برای اینان قدرت متمرکز هر چه بیشتر مفید است گویا! در این میان زبان فارسی دری که زبانی کتابی است (فارسی/پارسی خودش دهها گویش و هزاران لهجه دارد!) صرفا یک وسیله برای قدرت متمرکز است. نبایست اعمال اینها نژادپرستی فارسی دانست. البته من منکر این نیستم در سطح جامعه رفتارهای شبه نژادپرستان نیست. بله متاسفانه عوام گاه کم سواد جوکهای قومی میگویند علیه هم. فارسی و ترکی و عربی و شمالی و غیره علیه هم جوک میگوند و همدیگر مسخره میکنند. شاید در این میان انها خود را فارس یا فارسی زبان میدانند بیشتر از این کارهای زشت میکنند. من همیشه این کارها محکوم کردم و اگر به کسی چننی کارهای ناپسندی بکند تذکر میدهم. ولی متاسفانه سواد دموکراتیک در جامعه خیلی پایین است و حکومتهای مثل جمهوری اسلامی نیز با قرائتهای جاهلی از دموکراسی بیشتر به این کم سوادی دامن میزنند. شاید بخش بزرگی از مردم هنوز فکر میکنند دموکراسی یعین انتخابات و رای اکثریت با حفظ حقوق اقلیت! نه اینها حداقلهاست. دموکراسی یعنی رای و نظر آحاد مردم. یعنی پاسخگویی و یعنی اینکه همه احاد جامعه از جمله اقوام زبانهای دیگر هم حضور داشتن. له از دموکراسی هم مثل هر عقیده دیگر قرائتهای مختلف است. ما بهرتینش انتخاب بکنیم و آن را بالنده تر کنیم. در حال حاضر بهرتین روش اداره کشورها دموکراسی است. دموکراسی یک فرایند چندنسلی است.
مشکل زبان شمترک حتی کشورهای فعلی تجزیه شوند باز ادامه خواهد داشت. کردستان عراق الان با مشکل گویش و لهجه های کردی مواجه میشود. لرها و لکهای عراق زبان و گویش خودشان را دارند. سورانیها و کرمانجها همین طور. ترکمن و عرب و اسوری هم. در ادارت و محاکم قضایی و مدارس و دانشگاه کدام زبان و گویش باید مشترک باشد. دادگاه و قاضی به کدام زبان و گویش استفاده کند و آرای قضایی به کدام زبان و گویش. استاد دانشگاه سرکلاسی دانشجویان به زبانهای مادری مختلف هستند به کدام زبان و گویش و لهجه تدریس کند؟!