مستبدها از هارت و پورت کردن
Anonymous
مستبدها از هارت و پورت کردن برای "غیرخودیها" دست بردارند. اینجا پادگان نظامی آتاتورک و رضاخان نیست. این روشها کوچکترین تأثیری ندارد و بحث تا هر زمان که لازم باشد ادامه می یابد
مستبدها از هارت و پورت کردن برای "غیرخودیها" دست بردارند. اینجا پادگان نظامی آتاتورک و رضاخان نیست. این روشها کوچکترین تأثیری ندارد و بحث تا هر زمان که لازم باشد ادامه می یابد. به ترکهائی که نسبت به این بحث آلرژی دارند، توصیه می کنم که پس از این دیگر فارسی نخوانند و حرفهایشان را فقط به ترکی بنویسند. در این صورت کسانی مانند من مطلقاً سر در نمی آورند که آنها چه میگویند و غائله خواهد خوابید. راه دیگر هم این است که از همین حالا یک سایت ترکی-انگلیسی راه بیاندازند و همانجا برای آینده شان تمرین کنند که چگونه با غیرترکها در ایران، برای رفع حاجت، انگلیسی بلغور کنند. به امید اینکه اقلیت فارسیزبان هم در کلاسشان ثبت نام کنند. تخفیف بدهید، شاید تشویق شوند!
کسانی هم اصرار دارند که مسئله الفبا تنها به آن مجرائی بیافتد که به زاویه ی درک آنها منتهی میشود. باید بدانند که چنین تعهدی نیست. به موضوع از زاویۀ مورد نظرم میپردازم. نمیپسندید؟ میتوانید از گفتگو خارج شوید.
از اینها گذشته، برخی تناقضات را در این پروژۀ خط لاتین (فقط برای ترکی آذری) در ایران درک
نمیکنم. فرض بر این است که اکثریت ترکها الفبای لاتین را برای زبانشان برگزینند. بسیار خوب. اگر این گزینش به این معنی باشد که ترکها دیگر نیازی به آشنائی با الفبای زبان فارسی نخواهند داشت، در نتیجه هر گونه آشنائی با زبان فارسی هم باید برچیده شود. بنابراین زبان ارتباطی هم خواه ناخواه باید به الفبای لاتین باشد. پس پروژۀ الفبای لاتین برای زبان ترکی در ایران، بدون انگلیسی شدن زبان ارتباطی در ایران قابل پیاده شدن نیست. اگر هم بر انگلیسی شدن زبان ارتباطی اصراری ندارند، پس باید همان الفبای رایج را برای استفاده از زبان فارسی یاد بگیرند. بنابراین با دو الفبای لاتین و عربی-فارسی سر و کار خواهند داشت و مسئله ی گسست از "گذشته" هم دیگر موضوعیتی نخواهد داشت. همه ی این فرضیات و تناقض در طرح مسئلۀ الفبا، در صورتی است که ترکهای آذری بخواهند در آینده در کنار ملیتهای دیگر در ایران زندگی کنند، اگر نخواهند دیگر مسئله ی زبان ارتباطی نباید دغدغۀ آنها باشد.
به لاچین:
آری خط لاتین در ایران نهادینه نشده است و براستی روشن نیست که دیدگاه عمومی آذربایجانیها در ایران، با توجه به شرایط ایران، در این باره چیست. بنابراین سخن گفتن به نمایندگی همۀ ترکهای آذری در ایران درست نیست.
در مورد امتیاز (؟) مصوتها: زبان ترکی، مانند هر زبان دیگری، حتماً ویژگیها و زیبائیهای خود را دارد. با اینهمه درک نمیکنم که چرا حکم داده میشود که زبانی که 9 مصوت دارد، از زیباترینهاست و امتیازی ویژهای دارد بر زبانهائی که 6 مصوت دارند.
کسانی هم اصرار دارند که مسئله الفبا تنها به آن مجرائی بیافتد که به زاویه ی درک آنها منتهی میشود. باید بدانند که چنین تعهدی نیست. به موضوع از زاویۀ مورد نظرم میپردازم. نمیپسندید؟ میتوانید از گفتگو خارج شوید.
از اینها گذشته، برخی تناقضات را در این پروژۀ خط لاتین (فقط برای ترکی آذری) در ایران درک
نمیکنم. فرض بر این است که اکثریت ترکها الفبای لاتین را برای زبانشان برگزینند. بسیار خوب. اگر این گزینش به این معنی باشد که ترکها دیگر نیازی به آشنائی با الفبای زبان فارسی نخواهند داشت، در نتیجه هر گونه آشنائی با زبان فارسی هم باید برچیده شود. بنابراین زبان ارتباطی هم خواه ناخواه باید به الفبای لاتین باشد. پس پروژۀ الفبای لاتین برای زبان ترکی در ایران، بدون انگلیسی شدن زبان ارتباطی در ایران قابل پیاده شدن نیست. اگر هم بر انگلیسی شدن زبان ارتباطی اصراری ندارند، پس باید همان الفبای رایج را برای استفاده از زبان فارسی یاد بگیرند. بنابراین با دو الفبای لاتین و عربی-فارسی سر و کار خواهند داشت و مسئله ی گسست از "گذشته" هم دیگر موضوعیتی نخواهد داشت. همه ی این فرضیات و تناقض در طرح مسئلۀ الفبا، در صورتی است که ترکهای آذری بخواهند در آینده در کنار ملیتهای دیگر در ایران زندگی کنند، اگر نخواهند دیگر مسئله ی زبان ارتباطی نباید دغدغۀ آنها باشد.
به لاچین:
آری خط لاتین در ایران نهادینه نشده است و براستی روشن نیست که دیدگاه عمومی آذربایجانیها در ایران، با توجه به شرایط ایران، در این باره چیست. بنابراین سخن گفتن به نمایندگی همۀ ترکهای آذری در ایران درست نیست.
در مورد امتیاز (؟) مصوتها: زبان ترکی، مانند هر زبان دیگری، حتماً ویژگیها و زیبائیهای خود را دارد. با اینهمه درک نمیکنم که چرا حکم داده میشود که زبانی که 9 مصوت دارد، از زیباترینهاست و امتیازی ویژهای دارد بر زبانهائی که 6 مصوت دارند.