Skip to main content

گرامی ، انتخاب زبان ارتباطی

گرامی ، انتخاب زبان ارتباطی
آ. ائلیار

گرامی ، انتخاب زبان ارتباطی نیاز به یک دوره ی «بحث و تحقیق و روشنگری» دارد که زبانها و نظرات گوناگون شنیده شده و مورد بررسی قرار گیرند. و همه ی جوانب مسئله کندوکاو و روشن شود. هم برای مردم و هم اهل فن و حکومت.
از نظر من در ایران همه ی زبانهای داخلی و حتی زبان خارجی انگلیسی می توانند کاندید شوند. بشوند بهتر است ودموکراتیک. مانده به اینکه اکثریت مردمان ایران کدام زبان یا زبانها را انتخاب کنند.
به احتمال قریب به یقیق زبان ارتباطی فارسی برگزیده خواهد شد. تنها به این علت که همه ی باسودان آنرا تا حد رفع احتیاج بلدند.
اینکه زبانی غیر از آن انتخاب شود ممکن و عملی به نظر نمی رسد.
اما اجرای امر انتخاب این موضوع را که یک زبان تحمیلی ست رفع میکند.
شاید هم بشود سه زبان فارسی عربی و ترکی را زبان ارتباطی تصویب کرد. اگر رای بیاورند. و آموزش یکی مثلا فارسی را کلاسیک نمود.

بهر صورت همه چیز بسته به شرایط است.
انتخاب زبان عربی یا ترکی به عنوان زبان ارتباطی شروع کار از صفر است و «عملی» نیست. شاید در دراز مدت آنها هم عملا توانستند تا حد فارسی همه گیر شوند. که امکانش بسیار کم است. در کشور فدرال زبانهای محلی رواج شان از محدوده ی خود کمتر بیرون میرود. اگر راوج پیدا کنند چه بهتر. بجای یک زبان ارتباطی میشود سه زبان داشت. البته در مدارس تنها یک زبان ارتباطی را میتوان تدریس کرد. چیز اضافی نباید به دانش آموزان تحمیل نمود.
بله از نظر من عملا زبان ارتباطی اول فارسی ست. و نمی توان آن را کنار گذاشت. ولی بهتر است و دموکراتیک به مرحله ی انتخاب برود و همه به این درک برسند که «آنچه عملی ست در کوتاه مدت همین زبان ارتباطی فارسی»ست.
این پروسه نیاز به یک دوره ی دموکراتیک دارد که اکثریت به درک نیازهای عاجل برسند. نباید چیزی را به مردمان تحمیل کرد که عاقبت شکننده ای دارد.
نه منظورم شرکت اهل فن و حکومت در پروسه ی روشنگری جوانب مختلف مسئله است. گرینش البته که کار مردمان است.

بله بعد از یک دوره ی روشنگری هرکس هر زبانی را که دوست داشت میتواند کاندید کند.
اینطوری نیست که اهل هر زبانی حتما به زبان خود رای خواهد داد. نه آدمها به دنبال چیزی که عملی ست میروند. اگر چیزی غیر عملی انتخاب شود نشانه ی آنست که «روشنگری» پایش لنگ بوده. من ترسی از امر انتخاب ندارم. و به درک مردم بعد از یک دوره ی روشنگری میتوانم تکیه کنم که چیزعملی را انتخاب کنند.
بله گاها مردم با مردمان انتخاب غلط هم میکنند مثل انتخاب خمینی و هیتلر. و تاوانش را هم می پردازند.
همه چیز بسته به میزان آگاهی ست.
زبان انگلیسی که به عنوان زبان خارجی و ارتباطی جهانی جایگاه خود را دارد همچنان حفظ خواهد کرد. اگر به درجه ی زبان ارتباطی داخلی هم رشد کند چهار زبان ارتباطی میتوان داشت. بد که نیست خوب هم هست. ولی احتمالش خیلی کم است.
منظور از زبان ارتباطی زبانی ست که تحصیل کردگان با آن در سراسر ایران می توانند صحبت کنند نه اینکه مردمان کم سواد یا احیانا بیسواد. اینها طبق معمول به زبان محلی سخن خواهند گفت.
البته زبان ارتباطی دولتی عملا همان زبان فارسی خواهد بود .