بخوانید

،فکر نکنم ارتشی با این معیار به پای ما برسد 2:میزان اعتیاد در ارتش .قطعا نفر اول هستیم کافیست تو پادگان اعلام کنند از عقیدتی سیاسی یا حفاظت اومدند بازدید یک ساعت بعد سطل آشغالها و گلدونهای سالنها را بازدید کنید به ازای هر پرسنل رسمی یک قل قلی برای شیره کشی و به ازای هر ده سرباز 3 تا سیگاری بار زده گل یا حشیش پیدا میشه در سالهای 60 تا 66 بنده در مناطق جنگی بودم تا حرف از بازدید عقیدتی سیاسی میشد گالن 4لیتری مشروب زیر درختی میکردند حالا مواد.3:بزرگترین ماکت ناو هواپیمابر و یا بزرگترین سازه ماکتی نظامی دنیا در ایران ساخته شد با بودجه ای حدود صد میلیارد تومان .شما مصاحبه های فرماندهان تراز اول ارتش و سپاه را از اوایل سال93 تا اوایل 94همه وعده ساخت بزرگترین ناو هواپیمابر و همشون محاسبه میکنند که ما با ساخت این ناو چندمین ارتش دنیا هستیم و با اعلام چند کارشناس خارجی که این احتمالا ماکت است هیاتی از بازرسی رهبری به اسکله باهنر و سایت فوق رفتند بلافاصله سه نفر از نیروی دریایی و حفاظت. اط ارتش بازداشت شدند و معلوم شد با همکاری شرکت هوافضا سپاه باند منطقی مدیر سابق ایران خودرو حدود صد میلیارد پول تا انزمان هزینه این سازه قلابی کردند و قرار بوده حدود دو میلیارد دلار بگیرند و همسایه خاوری شوند بعد لو رفتن ناگهان حرفها عوض شد و با ناراحتی بسیار این سازه سراپا دروغ رو بدست خود منهدم کردند و در مورد ادعای اینکه ما میخواستیم از اول آنرا بعنوان ناو امریکایی غرق کنیم بهتون یک نشانی یا گاف نشون میدهم توی ویدئو یوتیوپ دقت کنید روی عرشه ناو اینها هواپیماهای اف5 و سوخو گذاشتند بعد باز همونا رو با ماکت اف5 و سوخو جایگزین کردند.آخه کی میاد ماکت دشمن رو مثل خودی بسازه من وقتی به دشمن شلیک میکنم باید حس دشمنی اون و نفرت از اون بیاد تو سینه ام وقتی روش اف5 گذاشتند که هواپیمای رسته پروازی خودمونه و امریکا 20 ساله از رده خارجش کرده و یا هواپیمای صاعقه که تو دنیا و آخرت فقط ما داریم وقتی بهش شلیک میکنیم حس نابود کردن سرمایه خودمون بهمون دست میده من از بچه های موشکی شنیدم که وقتی اینو میساختند چه حس غروری به اینا دست داده و وقنی شنیدن داستان کلاهبرداری بوده چقدر از دست فرماندهان عصبانی شدند که بچه ها طرح خودکفایی واسه سایدویندر برده بودند دو میلیون بهشون ندادند نمونه انژکتور سوخت بسازند بعد صد میلیون اینجوری به ترررر میدهند وقتی هم بهش شلیک میکردند یک عده سردار حرام خور جانی میخندیدند و بچه های الکترونیک میدیدند سرمایه مردم دارند اتیش میزنند بخدا گریه میکردند اشک میربختند من خودم دیگه نتونستم برگردم سرکار.بفیه اش رو دیگه دستم نمیره بنویسم ببخشید معذرت