درود بر شما که از سیاه چالهای
Anonymous
درود بر شما که از سیاه چالهای نماینده خود خوانده خدا بر زمین فریاد آزادی و شرافت را به گوش جهانیان می رسانید.
اسیر کشی سنت دیرین حکومت جهل و جنایت ملایان در ایران است. این سنت پلید از دوران طلایی خمینی جلاد با قتل رفقای قهرمان خلق ترکمن توماج, جرجانی, واحدی و مختوم در ۲۹ بهمن ۱۳۵۸ مسیر خود را تا ۱۳۶۷ و امروز بی کم و کاست ادامه داده است. ننگ تاریخ بر آنان که میکوشند با خاک ریختن بر چشم توده های مردم و با شعار ببخش و فراموش کن, برای حفظ دیکتاتوری قرون وسطایی حاکم برکشورمان ایران پستان به تنور می چسبانند.
تقدیم به آنان که گفتند نه
به دنبال چه می گردند این کمتر ز انسان ها
که دنیا غرق خون کردند، صد رحمت به حیوان ها
خزان فصل تباهی و بهاران فصل رستن ها
خزان را لاله گون کردند این کمتر ز حیوان ها
بشر در راه انسان گشتن از پیکار لبریز است
و زین پیکار جان فرسا نیاسایند انسان ها
من از دشواری و سر سختی این راه دانستم
که انسان را زر و قدرت برد مادون حیوان ها
تو گر مرد رهی با من ز رنج راه کمتر گو
که من با همرهان بستم به خون خویش پیمان ها
بشرآدم نمی گردد بدون عشق ورزیدن
ز وصل شمع و پروانه توان بنوشت دیوان ها
من ازعشقی سخن گویم که عاشق را بسوزاند
نه آن عشقی که پرپر میکند گل را به بستان ها
من از انسان شدن معنا و تعبیری دگر دارم
نه هر کس کف به لب دارد بود در کلک انسان ها
دراین غوغای جنگ افروزی و کشتار انسان ها
و این طوفان ویرانگر به دشت نازنین جان ها
تو هم تنها دو ره در پیش داری ای رفیق من
و آن تسلیم یا پیکار بی چون چرا در عمق میدان ها
و زین پیکار جان فرسا نیاسایند انسان ها
من از دشواری و سر سختی این راه دانستم
که انسان را زر و قدرت برد مادون حیوان ها
تو گر مرد رهی با من ز رنج راه کمتر گو
که من با همرهان بستم به خون خویش پیمان ها
بشرآدم نمی گردد بدون عشق ورزیدن
ز وصل شمع و پروانه توان بنوشت دیوان ها
من ازعشقی سخن گویم که عاشق را بسوزاند
نه آن عشقی که پرپر میکند گل را به بستان ها
من از انسان شدن معنا و تعبیری دگر دارم
نه هر کس کف به لب دارد بود در کلک انسان ها
دراین غوغای جنگ افروزی و کشتار انسان ها
و این طوفان ویرانگر به دشت نازنین جان ها
تو هم تنها دو ره در پیش داری ای رفیق من
و آن تسلیم یا پیکار بی چون چرا در عمق میدان ها