Skip to main content

سرکار خانم لیلا جدیدی سلام؛

سرکار خانم لیلا جدیدی سلام؛
بهنام چنگائی

سرکار خانم لیلا جدیدی سلام؛ شما مختارید مرا و یا هر کس دیگر پانویس را مامور این و آن جریان فاشیست مذهبی و یا همکار این و آن جنایتکاران هم کاسه آنها بدانید و ای بسا و شاید مرا و مارا همراه شان شریک جنایت های آنان بسازید. اما آیا اینچنین ساده است و یا اینکه ما را دهن گشاد نیز بشمارید؟

در ضمن، برای بحث پیرامون چگونگی مخوف و مافیائی بودن این سازمان (مجاهدین خلق)، در یک و یا ده ها پانویس مفصل هم، چندان نمی توان کاهی از کوه مصیبت های حاصله ی این جریان و رهبران آن و خصوصا علیه حتی خود بدنه ی قربانی این دستگاه را بایسته ی و ناچیز بازتاب داد؛ چه رسد به خسارت های هراسناک عمومی و ده ها فاجعه گرانببار که در طی 36 سال حاکمیت فاشیست مذهبی، به تبع ماجراجوئی های هولناک رجوی علیه همین مردم بی دفاع ایران ِدیروز و امروز و البته در سراسر کشور رفته است. نه، با پانویس نمی شود اندکی از آنها را بازگوکرد.

اما، این افشاگری ها و روشنگری های لازم و علیه این سازمان را، می بایست بیشتر و پیشتر از همه از خود بدنه ی آن که از این ارگان فوق افراطی و مخوف مذهبی جداشده اند؛ با تعهد و تعمق جدی شنید و خواند و سپس بی طرف و نتیجه بخش همگی را بررسی تاریخی نمود. البته در این راستا کارهای برجسته و منابع تحقیقی فراوانی توسط جداشدگان قابل دسترس می باشد.

به باور من بهترین شیوه هم همین بازتاب آزادانه، منصفانه و غیر متعصبانه ی همه نقدها و دیدگاه ها پیرامون این و یا آن هر جریان سیاسی دیگراست؛ ((همانگونه که بارها در طیف های دیگر نیز چنین افشاگری های شفاف داشته ایم)) تا مگر در این میدان های حقارت انگیز و تأسف بار ِ رهبر و قائد سازی ها، جامعه لهیده، ستمرده و غارتشده ما، توسط رهبران فاسد شیعی، اندک اندک زمینه های بیداری و هوشیاری و اعتماد به نفس ربوده شده ی توده ای خویش را دریابند و بازستانند و استقلال مردمی از دستگاه های مذهبی این و یا آن ساختار عقیدتی و عتقیه ای را در اعماق اجتماع سرخورده و خودملامتگر، با هوشیاری لازم بیشتر تحریک و تشویق شوند و کنند.

و ثمره ی آن اینکه: آنها بتوانند در میدان های متعدد برابری خواهی ها و تبعیض زدائی ها و آزادیخواهی ها و استقلال گرائی ها، برای حق مسلم عقیده و آزادی وجدان برای خود و همگان بپاخاسته و بدون خامنه ای ها و مریم و مسعودها جامعه رنگین فرهنگ و طبقاتی خود را برای فردا مهیا کنند.

و جامعه ی بلازده شیعی و شاهی ما، تا بیش از این دیرتر نشده است، راه و چاره ی یابش ساختار حکومت سکولار، رنگین و برابر را مستقلا همراه با مردم کار و زحمت کشف کرده و علیه دولت های خودکامه ی ایدئولوژیک و مذهبی و بورژوائی، یکبار برای همیشه مسیر و آینده ی جامعه ی آزاد، برابر و فدرال را، ابتدأ با مرز جدائی دین از دولت آماده و آغاز کند و همزمان و همگام با آن به کیش چنین شخصیت های خودخواه و تمامیتگرائی را در گستره سراسری کشورمان پایان دهد.

و در میان فرهنگ تبعیضزده ی مما و لت های مان ریشه این تحریف و پهلوان پنبه و ناجی سازی ها را برای همیشه از زمین خونین بزداید و چنین چهره ی فریبی را رسوا کند و بجایش اراده ی نیروی مفید و مقتدر کارگری و مردمی بگذارد. و تقسیم قدرت افقی را با همبستگی سراسری و سازماندهی اراده ی طبقاتی خویش استوار کند، و به تبع آن راز شکست های تاکنونی مردمی از کردنکشان را هرچه زودتر و آگاهانه تر بازیابد و به اراده ی جمعی و اجتماعی و سراسری خویش متکی شود ریاران در کمین نشسته را کشف کرده و مسیر پیروزی علیه همه ی ریاکاران و دکانداران مذهبی را بیابد و آینده زندگی مستقل و مردمی اش خود را خود، مدیریت کند. تندرست باشید