Skip to main content

این آقای محقق یا گرفتار جهل

این آقای محقق یا گرفتار جهل
Anonymous

این آقای محقق یا گرفتار جهل است و یا تجاهل می کند. ایشان می نویسند "در طول تاريخ، تركان در آسيا و اروپا پراكنده بودند تا قرن بيستم دولتي به نام ترك يا تركان تا آن موقع ايجاد نشده بود." یعنی ایشان که پزوهشگر تاریخ است، تا کنون نام امپراطوری گؤک تؤرک (ترکان آسمانی) که همزمان با ساسانیان بوده اند را نشنیده است. پیش و پس از آن هم آیا مردمانی که امپراطوریهای بزرگی مانند هون، قاراخانلی، غزنوی، سلجوقی تا عثمانی و صفویه و قاجار را تاسیس کردند، آیا مداوم باید تاکید می کردند که ما ترکیم؟ آیا زبان ترکی آنها نشانگر ترک بودن آنها نبود؟

همچنین ایشان مدعی است "تركان تا قرن نوزدهم هيچ گونه اطلاعي از هويت قومي و ملي خود نداشتند. كلمه ترك بار معني منفي در بين تركان داشت و تركان خودشان را به عنوان گروه قومي ترك نمي شناختند." یعنی این ادیب و مورخ توانا فکر می کند که ترکان از ترک بودن خود بی خبر بوده و مثلا فکر می کردند روس یا عربند؟!!!
مولوی می گوید "رها کن حرف هندو را ببین ترکان معنی را من آن ترکم که هندو را نمی‌دانم نمی‌دانم" یعنی ایشان ندانسته گفته است که من ترکم ؟ و در عین حال بر خلاف آقا کاظم ما، احساس خوبی از کلمه ترک داشته است؟
نویسنده مقاله با لحنی تحقیر آمیز می نویسد "كشورهاي مسلمان و عرب به علت تضادهاي قومي، نژادي، قبيله اي و اين كه در طول تاريخ داراي دولت و ملت هر چند عقب مانده نبودند، كمترين اطلاعي از هويت ملي خود نداشتند"
ایشان بدون توجه به مدرن بودن مفهوم ملت، در کمال تعجب بدون توجه به دولتهای بزرگ اموی و عباسی، تلاش دارد وجود چنین دولتها و نقش تمدن ساز آنها پس از دوران سیاه و بی بار ساسانی را کتمان کند. در حالی که در نتیجه روی کار آمدن این دولتهای اسلامی و در پی آن دولتهای ترک، هزاران دانشمند در سراسر خاور نزدیک از ترک و تاجیک و عرب ظهور کرده و دنیای غرب آن زمان را، انگشت به دهان کردند.
ایشان باز می نویسند: " درست است که ایرانی ها در مقابله با مهاجمان بیگانه از نظر سیاسی و نظامی شکست خوردند اما در بزنگاه های تاریخی . . . . اگر گفته ایشان (ابن خلدون) حقیقت داشت باید ایرانی ها یا یونانی می شده اند یا عرب یا مغول یا ترک و حال آنکه فرهنگ و تمدن ایرانی از دو هزار سال پیش همان است که بود" باید از ایشان پرسید آیا 40 در صد از جمعیت ایران که به ترکی سخن می گویند، حداقل به روایت شما ترک نشده اند؟ یا اینکه از نظر شما آنها جزء مردم نیستند؟ هکذا اعراب ایران.
و همچنین "ناسيوناليسم ايراني بر خلاف ناسيوناليسم هاي اروپايي از موضع برترانگاري قومي و ن‍ژادي از نوع شونيسم نيست"
در این خصوص نمونه ای از اشعار فردوسی "پاکزاد":
ز شیر شتر خوردن و سوسمار ... یا که ای تُرک بد گوهر دیو زاد یا به صد ترک بیچاره بد نژاد یا بشد ایمن از رنج ایشان جهان بلوچی نماند آشکار و نهان!