Skip to main content

در بین کسانی که درسایت ایران

در بین کسانی که درسایت ایران
Anonymous

در بین کسانی که درسایت ایران گلوبال کامنت می نویسند، برخی ها اسم مستعار دارند و برخی دیگر اسم مستعار هم ندارند. به ندرت کامنت نویسی پیدا میشود که به اسم واقعی خود کامنت در سایت بگذارد. برخورد با کامنت های کسانی که حتی اسم مستعارهم ندارند، بسیار مشکل است . وقتی یک فرد مجهولی در کامنت های خود از کسی اسم میبرد، معلوم نیست تکلیف کسی که ازوی نام برده شده، چیست؟ این شخص به کی باید پاسخ دهد؟ بسیار پسندیده خواهد بود این کامنت نویسان مجهول الهویه اندکی جرات به خرج داده واسم مستعاری بر روی خود بنهند! در سطور زیر هم در جواب آن فرد بی نام و نشان و هم برای آگاهی همه خوانندگان محترم سایت ایران گلوبال، مطالبی هر چه موجز در زمینه مواضع خودم در رابطه با مساله ملی و ستم ملی می نویسم. اینجانب طی ده ها سال به مثابه یک فرد مدافع منافع کارگران و زحمتکشان ایران، علیه ستم ملی در اشکال

مختلف آن، مبارزه کرده ام. در سالهائی که شاید این کامنت نویس گمنام هنوز متولد نشدده بود در سخنرانیها و مقالات خود، مدام اصرار ورزیده ام که ایران یک کشور کثیر المله است که در آن رژیم حاکم که ماهیتی عمیقا ارتجاعی وشوونیستی دارد، بر ملت های غیر فارس، ستم ملی روا میدارد. در مبارزات خود علیه رژیمهای ارتجاعی و ضد مردمی شاه و جمهوری اسلامی، همواره در بین ستم های موجود در ایران به ستم ملی نیز اشاره کرده و تا حد امکان علیه این ستم آشکار که بیش از نصف اهالی کشور را شامل می گردد، مبارزه کرده ام. من بارها مطرح کرده ام که مساله ملی در اصل، مساله بورژوازی این یا آن ملت تحت ستم است . بورژوازی تحت ستم همواره می کوشد برای داشتن بازار خود، با بورژوازی حاکم به مبارزه پرداخته و این مبارزه را تا کسب استقلال ایجاد کشور مستقل همچنان ادامه میدهد. کمو نیست ها در کشوری چند ملیتی نظیر ایران بدین جهت علیه ستم ملی مبارزه می کنند که مخالف هرگونه ستمگری طبقه حاکم در حق توده ه های تحت ستم می باشند. در عین حال، وجود ستم ملی در پیشبرد امر مبارزاتی کارگران اشکال ایجاد کرده و کارگران ملت های مختلف را به جان یکدیگر می اندازد. درحال حاضر که جنبش کمونیستی در سطح بین المللی با مشکلات عدیده ای مواجه می باشد، در کشور های چند ملیتی، مساله ملی به آسانی میتواند مسائل طبقاتی را تحت الشعاع خود قرارداده و به امر رهائی کارگران صدمه بزند. وظیفه کمونیست های انقلابی در رابطه با مساله ملی و ستم ملی این است که قاطعانه علیه ستمی که رژیم جمهوری اسلامی در حق ملت های غیر فارس اعمال میکند، مبارزه کنند . کمونیست ها موظفند از اصل حق تعیین سرنوشت ملل که به مفهوم حق جدا شدن از کشور چند ملیتی و تشکیل دولت مستقل خودی نیز می باشد، بدون قید و شرط دفاع کنند. بهمین جهت نیز " چپ ها و کمونیست هائی" که با اصل حق تعیین سرنوشت ملل مخالفت میورزند و احیانا وجود ملت های مختلف را در ایران انکار می کنند، کمونیست نبوده و اپورتونیست هائی بیش نیستند. در عین حال، مساله اصلی کمونیستها مبارزه در جهت رهائی کارگران و زحمتکشان از یوغ سرمایه می باشد.بهمین جهت نیز در کشورهای چند ملیتی، آنها هر گز نباید در مساله ملی زیر پرچم بورژوازی - چه بورژوازی غالب و چه بورژوازی خودی - بروند. آنها در رابطه با مساله ملی همچون دیگر مسائل، باید سیاست و خط مشی مستقل خود را داشته باشتذ. از دید من، یک کمونیست بهیچوجه یک استقلال چی نیست . دفاع از اصل حق تغیین سرنوشت ملل برای کمونیست ها معادل با استقلال طلب بودن، نمی باشد. در برخورد به امر استقلال ملت های تحت ستم ، کمونیست ها همواره منافع پرولتاریا و انقلاب سوسیالیستی را در نظر می گیرند . ای بسا امکان دارد در کشوری چند ملیتی مثل ایران ، کمونیست ها با استقلال ملتی مشخص موافق باشند و علیه استقلال ملت دیگری اتخاذ موضع کنند . به نظر من " چپ " ها و " کمونیست هائی " که خود را استقلال چی میدانند ، باید در کمونیست بودن وچپ بودن آنها ، تردید داشت. این نکته را هم لازم میدانم به اطلاع کامنت نویس مجهول الهویه برسانم که بر خلاف نوشته شما ، من هیچ خصومتی بااستقلال طلبان آذربایجان و دیگر ملت های تحت ستم ایران نداشته و ندارم . اما با حرکت از دید انقلابی، در نوشته های خود به کج اندیشی ها و مواضع غلط و ارتجاعی در صفوف حرکت ملی آذربایجان، همواره برخوردی جدی و انتقادی داشته ام. گرچه بیشتر اوقات، لبه تیز حملات اینجانب متوچه شوونیستهای برتری طلبی بوده است که با بلند کردن پرچم رنگ پریده" افتخارات" باستانی و دفاع آشکار از مواضع پان ایرانیستی و پان آریائی، مذبوحانه میکوشند هر فریاد حق طلبانه علیه ستم ملی را در گلوها خفه سازند.