Skip to main content

آقای کرمی چه تجزیه و تحلیل

آقای کرمی چه تجزیه و تحلیل
Anonymous

آقای کرمی چه تجزیه و تحلیل آبکی و غیر واقعی از تاریخ ایران داری! چقدر تعصبتات ضد ترک در تار و پود وجودت رخنه کرده است! کوروش کبیر امثال شما شوونیست های ضد ترک ، نظیر دیگر شاهان و جهانگشایان در تاریخ طولانی مشرق زمین، کاری جزغارتگری و تعدی به جان ومال اقوام مغلوب و اسیر و گرفتن مالیات های سنگین از دهقانان و پیشه وران ساکن در قلمرو حکومت استبدادی خود، نداشتند. لوحه کوروش هم مدرک و سندی دال بر وجود حقوق بشر در 2500 سال پیش د ر زمان سلطنت هخامنشیان نیست. در دورانهای باستانی در ممالک مختلف در سنگ نوشته ها و الواح، پادشاهان و حکمرانان خود کامه، مطالبی غیر واقعی و دروغین برای جاودانه کردن نام خود و به منظور تبلیغات صرف، ثبت میکردند . چنین الواح و سنگ نوشته ها به هیچوجه دارای اعتبار تاریخی نیستند. آقای کرمی اینکه این همه کینه به میلیونها ترک زبان

ساکن ایران دارید واقعا مایه تاسف است. دردناک است که آدم تحصیل کرده و باسوادی مثل شما به خاطر احساس تنفر به ملت خاصی اینهمه تاریخ معاصر ایران را وارونه ترسیم کند. اقای کرمی متعصب و ضد ترک ،علت سرکار آمدن رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی را نباید در دوران حکومت صفویه جستجو کرد .برای کشف این معما راه دور ی را نباید پیمود. به نظر من دلیل تسلط رژیم جمهوری اسلامی را بر شئون اجتماعی و سیاسی خلق های ساکن ایران ، باید در وجود همان رژیم خودکامه پهلوی ها جستجو کرد. دید شما آقای کرمی به تاریخ، یک دید شوونیستی و غیر علمی است. اروپا در قرون وسطی به مدت هزار سال غرق در تاریکی و جهالت و خودکامگی بود .تضاد های درونی نظام فئودالیته سبب تحولات عظیم و سرنوشت سازی در اروپا ی خفته در تاریکی دوران قرون وسطی گردید. در ایران، در سال 1285 شمسی -1906 میلادی- تحوالت مهمی روی داد و انقلاب پرقدرتی ،سلطه قرون وسطائی شاهان مستبد قاجار را به مبارزه طلبید . جنبش انقلابی توده های محروم و ستمدیده ، محمد عای شاه خودکامه را از سریر قدرت به زیر کشیده و ضربه های محکم بر پیکر ارتجاع حاکم وارد ساخت . وقتی محمدعلیشاه در مخالفت با انقلاب مشروطه، مجلس را به توپ بست و اژادیخواهان را در باغشاه به قتل رساند ، در روزهای تاریکی در تاریخ معاصرایران که سکوت مرگبار همه جای کشور را فرا گرفته بود، این توده های زحمتکش آذربایجان بودند که به سرکردگی دلیرانی چون ستارخان، یاقرخان، حیدر عمو اوغلی و علی مسیو بپا خاسته و یازده ماه تمام مسلحانه علیه ده ها هزار از قوای استبداد جنگیدند و مشروطه را دوباره به ایران بر گرداندند. اینهمه کینه جوئی علیه خلق ترک آذربایجان ، کاری بس زشت و ناپسند است .تاریخ را رقم میزنیم .در اکتبر سال 1817 در روسیه انقلاب سوسیالیستی به وقوع پیوسته و کارگران و زحمتکشان یک کشور پهناور برمقدرات خود حاکم گر دیدند.دولت انگلستان که از به قدرت رسیدن بلشویک ها سخت دچار هراس شده بود ، قشونهای مهاجم خورا وارد خاک شوروی کرد تا انقلاب کارگران و زحمت کشان روس را درنطفه خفه سازد. این دولت امپریایستی درعین حال توسط نوکردست نشانده خود وثوق الدوله ، قرار داد ننگین 1919 را به خلق های ایران تحمیل کرد. مردم مبارز ایران علیه این قرارداد استعماری به مبارزه پرداخته و تمهید ارتجاعی انگلستان را با شکست روبرو ساختند. انگلستان مکار برای تسلط کامل بر ایران و جلوگیری از سرایت جنبش کمونیستی به ایران و هندوستان، حیله ای دیگر اندیشیده و دست به کودتا زد. در 3 اسفند 1299 شمسی، کودتای انگلیسی بدست رضا خان میر پنج و سید ضیا روزنامه نگار مزد بگیر از انگلستان، به وقوع پیوست. رضا خان به مثابه عامل دولت انگلیس در طول بیست سال سلطه استبدادی خود، ازادی و دموکراسی نسبی موجود در کشور را که ثمره انقلاب ناقص مشروطه بود، محو و نابود ساخته و حکومت فردی مرگباری را در سرتاسر ایران حاکم گرداند . پس از اینکه درشهریور ماه 1320 رضا شاه از قدرت افتاده و ومجبور به استعفا گردید، فرزندش محمد رضا جای او را گرفت .در دوران سلطنت نسبته طولانی وی نیز همان سیاست خود کامگی و زور گوئی دنبال شد. در سالهای پس از کودتای امپریالیستی 28 مرداد 1332، بر شدت و حدت استبداد شاه افزوده شده و جای دو حزب ساختگی و درباری را تنها یک حزب بنام حزب رستاخیز گرفت. در 25 سال بین کودتا و انقلاب ضد سلطنتی در سال 1357، در سرتاسر کشور، استبدا د کامل بر قرار بود و به فریاد حق طلبانه توده ها با زندان وشکنجه و اعدام پاسخ داده میشد. درچنین شرایط ترور و اختناق بی سابقه تنها آخوندهای حیله گر بودند که برای طرح نقشه های پلید خود آزادی عمل داشتند. درحقیقت امر استبداد رژیم آزادیکش اسلامی ادامه استبداد شاه است.