Skip to main content

آقای کیانوش رشیدی قادی، در

آقای کیانوش رشیدی قادی، در
Anonymous

آقای کیانوش رشیدی قادی، در ادبیات فارسی دو عبارت مترقی و ارتجاعی در مغایرت با یکدیگر مورد استفاده قرار میگیرند. نویسنده ، پژوهشگر، منتقد و مفسر سیاسی که حامل نظریات ترقی خواهانه می باشد در نقطه مقابل نویسنده، پژوهشگر، منتقد و مفسر سیاسی مرتجع قرار دارد. شما وقتی از دولت اسرائیل اینهمه تعریف و ستایش می کنید و ظلم و ستمی را که رژیم اسرائیل بر مردم ستمدیده فلسطین روا میدارد نادیده میگیرید، از دید من نویسنده ای دارای افکار ارتجاعی هستید . ببخشید اینطور صریح حرف میزنم. در زیر نوشته تان در باره اسرائیل مطلبی نوشتم اما تا حال از شما جوابی در یافت نداشته ام. در دنیای کنونی، حوادت سیاسی زیادی به وقوع می پیوندد.همه جا باد نامساعد در حال وزیدن است. در خاورمیانه کمتر کشوری وجود دارد که در آن نایره جنگ مشتعل نباشد. در آفریقا فقر و بی خانمانی بیداد می کند .

در ایران رژیم خودکامه تاریک اندیشی مرتکب انواع تباهی ها و جنایات میگردد. در قلب اروپا در برخی از کشور ها بیش از 25 در صد کارگران بیکارند و بحران اقتصادی سرتاسر دنیای سرمایه داری را تهدید می کند . آقای کیانوش رشیدی تا حال فکر کرده اید سبب اینهمه بحرانهای خانمانسوز اقتصادی، جنگ ها و آدم کشی ها و جنایات عدیده ای که رژیم های استبدادی مرتکب میشوند، چیست؟ آقای کیانوش رشیدی مشکل شما این است که مسبب این همه سیه روزی را که میلیاردها انسان اسیر و در بند در دنیای پر مخاطره کنونی متحمل میشوند ، در نوشته های خود برای کسانی که مطالب شما را می خوانند، معرفی نمی کنید! در حال حاضر نه مارکس زنده است و نه لنین و از انقلاب فرهنگی چین به رهبری مائو ، نیم قرن سپری میشود. بیش ازشصت سال هم از مرگ استالین می گذرد . آقای رشیدی قادی مایه سیه روزی و ستمدیدگی انسانها را در دنیای امروز باید در نظام های ظالمانه سرمایه داری جستجو کرد و نه در آتار و نوشته های پر ارزش مارکس و انقلاب فرهنگی چین. کمترین آگاهی در باره تاریخ معاصر جهان، به روشنی آشکار میسازد که این قدرت های سلطه گر امپریالیستی بودند که در رقابت برای کسب مناطق نفوذ و تقسیم مجدد جهان،آتش هر دو جنگ جهانی را مشتعل ساختند و سبب قتل میلیون ها انسان بی پناه و خرابی های بیشمار شدند. به قدرت رسیدن رژیمهای فاشیستی در قرن بیستم در ایتالیا، آلمان و برخی دیگر از کشور های اروپا بلا تردید محصول و زائیده نظام سرمایه داری بود. امپریالیسم آمریکا در لشکر کشی به ویتنام و کشتار بیش از یک میلیون و نیم از اهالی این کشور بهیچوجه هدف و آرمانی والا دنبال نمی کرد . هدف آمریکا تنها و تنها گسترش مناطق نفوذ و چنگ انداختن به منابع اولیه و ثروت های طبیعی کشور های اسیر و دربند جهان بود. همین رژیم آزادیکش و قرون وسطائی جمهوری اسلامی که سال هاست ایران را به زندان مخوفی برای ساکنین آن مبدل ساخته است ، یک رژیم سرمایه داری است که سردمداران جنایت کار آن در طول 37 سال سلطه جابرانه، میلیاردها به جیب زده و ثروت های باد آورده به دست آورده اند. اینهمه کودتا ها در کشورهای " دنیای سوم" همه و همه نتیجه توطئه گریهای قدرتهای امپریالیستی میباشد. مارکسیست های انقلابی علیه چنین نظام غیر عادلانه، بیش از 150 سال است مبارزه میکنند. هدف آنها ایجاد جوامعی است که در آن، توده های زحمتکش در معرض ستمدیدگی و استثمار قرار نگیرند. مارکسیست های انقلابی همه جا ازآرمان برابری انسانها و استقرار عدالت اجتماعی در جوامع بشری دفاع میکنند . کارل مارکس ( 1883-1818) متفکری انقلابی بود که در جهت رهائی انسانها از چنگال فقر و استثمار و ستمدیدگی در طول عمر پر بار خود ، متحمل سخت ترین مشقات و دشواریها شد اما هرگز از کوشش در جهت رهائی کارگران از زنجیر سرمایه داری و خدمت به توده های زحمتکش و محروم، دست نکشید. چراغی که مارکس در سال 1848 با نوشتن مانیفست حزب کمونیست روشن کرد، هنوز مشعلی فراراه پویندگان راه زحمتکشان است . آقای کیانوش رشیدی قادی، یک نویسنده اگر دلش با توده های محروم و زحمتکش است خوب درک میکند چه شخصیت هائی را به ستاید و چه افرادی را مورد حمله قرار دهد.