افسوس و صد افسوس، که آقای (هانری ماسه ) عمرش را صرف چیزی کرده است، که نه زبان علم است، نه زبان فلسفه است، نه زبان تکنیک است، نه زبان اختراعات است، نه زبان اکتشافات است، و نه زبان ارتباطات با مردمان جهان. آقای فردوسی که وی او را چنین بزرگش میکند، در واقع بانی اصلی شعله ور کردن نفرت قومی و تباری و مبلغ جنگهای خانمانسوز ناسیونالیستی و تبلیغ فاشیسم و نژاد پرستی فارسی است. کسی که به حرمت انسان زن به اندازه سگ ارزش قائل نیست! آقای فردوسی میفرماید: ( زنان را ستائی سگان را ستا/ که یک سگ به از صد زن پارسا.) و همین تبلیغات ضد انسانی علیه زنان، در واقع راسیسم افسارگسیخته فارس، سبب از هم پاشیدن جغرافیای موسوم به ایران خواهد شد. با ابراز تاسف! آقای پروفسور هانری ماسه! عمرش را صرف تبلیغ ناسیونالیسم فارسی، و ازهم پاشیدن جغرافیای موسوم به جهنم ایران کرده، در واقع وقت گرانبها و عمر نازنین ش را
افسوس و صد افسوس، که آقای
افسوس و صد افسوس، که آقای
Anonymous
بیهوده بر باد داده است. چیزی که جز کینه و نفرت، و تبلیغ فاشیسم آریائی، چیز مثبتی برای بشریت به ارمغان ندارد. اکنون نزدیک یک قرن است، که ملل جغرافیای موسوم به ایران به بهانه تمامیت ارضی، در زیر چکمه های فاشیسم فارس لگدمال میشوند، و ملل غیر فارس جغرافیای موسوم به ایران، بعنوان بردگان بی زبان به غل و زنجیر کشیده شده اند، و زبان و فرهنگشان قتل عام میشود، در واقع مایه تعجب است که جناب "پروفسور هانری ماسه" با آگاهی از اعدامهای روزانه، جنایات بیشمار، غارت مملکت، و چپاول ثروت مردم، بدست رژیم مافیای اسلامی پانفارس، و موقعیت اسفبار و سرکوب آزادیهای سیاسی در ایران، که رژیم اسلامی پانفارس سیاست قتل عام فرهنگی را در ایران اجرا میکند، به چنین قتل عام و جنایات فرهنگی علیه بشریت افتخار میکند. زبان و فرهنگی که برای ملل غیر فارس جز اسارت و بردگی و سر کوب زبان مادری آنان چیز دیگری معنا ندارد، و زبان بیش از 60.000.000 انسان غیر فارس را به اسارت و سلاخی کشیده است، چطور آقای پروفسور بخودش اجازه میدهد، به چنین جنایات فرهنگی مباحات و افتخار کند؟ آیا جنایات فرهنگی افتخار داره! آقای یروفسور "هانری ماسه" گرامی و عزیز؟!